2777
2789
عنوان

دستم تنگ بود

| مشاهده متن کامل بحث + 563 بازدید | 53 پست

عزیزم ماها هم همینیم غصه نداره.... بخدا ما خواهرا هر ماه هر کدوم از هم مقداری قرض میگیرم و سر برج پس میدیم چیه مگه!؟ 😐😐😐

در خواست دوستی ندید.... بله با شمام عن آقای عزیز 😂🫵

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همین دیگه اشتباهت اینه بعدش رفتیم واسشون کار هم کردی که بیشتر ادامه بدن،سرسنگین می‌شدی میگفتی این چه حرفی بود بعدش هم دیگه هیچ حرفی از زندگیت بهشون نزن 

پیش میاد تو زندگی آدم اینجوری شه منم تا شکایتی میکردم خانواده م میگفتن خودت خواستی خودت کردی،تادیگه چیزی نگفتم توام نگو دیگه 

عزیزم ماها هم همینیم غصه نداره.... بخدا ما خواهرا هر ماه هر کدوم از هم مقداری قرض میگیرم و سر برج پس ...

من خواهر ندارم ولی تنها دوستمه از بچگی باهم بودیم برای منم سخت نبود ولی مامانم خیلی راحت تو جمع خوردم کرد که دلت خوشه شوهر کردی از دوستت پول قرض کردی خب مادر من من اول از تو خواستم ندادی

میدونم احترامشون واجبه ولی نمیتونم ببخشمشون خیلی رفتارا بوده ولی دیگه دست خودم نیست😞💔

ههعی . باید با خودت کنار بیای چونکه این غم و ناراحتی ممکنه باهات تا سال های سال بمونه . 

منم همینطور بودم ولی به خواطر خودم ، دارم رو خودم کار میکنم . قدم اول پذیرفتم که اره همچین مشکلاتی داشتم و اونام بی نقص نبودن . در قدم دوم گفتم حال زندگی من دست خودمه . و سوم گفتم اونا هم دفعه اولشون بوده که زندگی میکردن و من نمی‌دونم پدر مادرم چه تروما ها و زخم هایی رو داشتن که اینکارا رو کردن پس اونها هم رنج دیده ان و بلد نبودن باهاش مقابله کنن به واسطه تعصبات و تفکراتشون بهم زخم زدن ولی من می‌بخشم و سعی میکنم درمان بشم که دخترم این زخم ها رو از من نگیره. 

الان سه ساله شروع کردم . 

شما هم شروع کن ، باعث میشه سبک تر بشی و کم تر حرف دیگران اذیتت کنه . 

ببخش انقدر حرف زدم 💋💋

من خواهر ندارم ولی تنها دوستمه از بچگی باهم بودیم برای منم سخت نبود ولی مامانم خیلی راحت تو جمع خورد ...

دوستتم مثل خواهرته خو. اشتباه کردی به مادرت گفتی 

در خواست دوستی ندید.... بله با شمام عن آقای عزیز 😂🫵

همین دیگه اشتباهت اینه بعدش رفتیم واسشون کار هم کردی که بیشتر ادامه بدن،سرسنگین می‌شدی میگفتی این چه ...

آره قبلاً درد و دل میکردم آره خودت انتخاب کردی فکر نکن طلاق بگیری فلان بمان باید خودت مستقل زندگی کنی

حالا اصلا من نمی‌خواستم جدا بشم فقط دردودل بود که دیگه به غلط کردن افتادم

یه تجربه حتی مادر آدم هم محرم آدم نیست 

هیچی از زندگی و شوهرت نگو

شده نداشتیم بخوریم مادرم می پرسید نهارچی دارید به چی می گفتم حرفو عوض می کردم ولی نذاشتم بفهمند نه مادرم هیچ کس نفهمید 

مردم الان ارج و قربت بر اساس داشته هاته

یه تجربه حتی مادر آدم هم محرم آدم نیست هیچی از زندگی و شوهرت نگوشده نداشتیم بخوریم مادرم می پرسید نه ...

آره واقعا مشکل خودمم که فکر میکنم نباید توجه کنم ولش کن برم کمک برم کاراشو بکنم ولی تا میام فراموش کنم یا حرف بدتر 😞

کم برو کم بیا که عاقبت خار شویی 

نیاز نیست همه مهمونی ها بری  دوبار زنگ زد بهانه بیار شماره کارگر بهش بده 

وقتی رفتی با بهترین لباس برو عادی برخورد. کن از خودت هم چیزی نگو 

از همه مهمتر ناراحتی ات رو برو بیار اگه عین خیالش ون نبود و براشون مهم نبود حساب کار دستت بیاد برای خودت بیشتر ارزش قائل شب 

در حق خودت ظلم نکن


ههعی . باید با خودت کنار بیای چونکه این غم و ناراحتی ممکنه باهات تا سال های سال بمونه . منم همینطور ...

ممنونم عزیزم دلم اره باید روی خودم کار کنم که اونام مث بقیه برام غریبه هستن روشون حتی برای دردودلم حساب باز نکنم♥️

کم برو کم بیا که عاقبت خار شویی نیاز نیست همه مهمونی ها بری دوبار زنگ زد بهانه بیار شماره کارگر بهش ...

اصلا من مهمونی نمی‌رم من فقط میرم تمیز میکنم حموم دستشویی خونه میدونی دلم طاقت نمیاره مشکل از خودمه که میگم گناه دارن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز