سه تا از دوستام هستن که دوتاشون بعد کلی سختی و عذاب ب عشقشون رسیدن. من به شدت واسشون خوشحالم❤️🥲ولی یه بغض عجیبی دارم. چون میدونم رسیدن ب عشق چه حس قشنگی داره💔همش با خودم میگفتم اگه من میبخشیدمش اینطوری بهش میرسیدم یعنی؟ اگه اون کارارو باهام نمیکرد الان باهم بودیم؟ همش میگم اگه عذابم نمیداد اینطوری ذوق همدیگه رو داشتیم؟ خیلی تلاش کرد منو برگردونه خیلی سعی کرد راضیم کنه ولی چه فایده دلم ازش بیزاره
از بچگی میشناختیم همو. اون خودش اومد سمتم گفت مدت زیادیه عاشقتم و این حرفا...حتی گفت عاشق یکی ام که ولم کرد ولی فراموشش کردم منم گول خوردم یه مدتی باهاش موندم. جدا که شدیم بعد ی مدت اومد هی منو اذیت میکرد. میگفت من باهاش برگشتم و فقط اونو دوست دارم تورو نمیخواستم که. عکس دستاشونو میفرستاد و... هی عذاب میکشیدم. چندباری هم تکرارش کرد این کارو. البته این قضیه برا ۴ سال پیشه. الانم دوساله تمام که داره واسم تلاش میکنه ببخشمش. کلی تلاش کرد کلی کارا کرد قسم خورد که پشیمونه. اومد التماسم کرد. گفت واقعاا دوستت دارم و تازه فهمیدم کیو از دست دادم. حتی خانوادشم اومدن خواستگاریم. ولی نتونستم ببخشمش و حسرتش تا الان تو دلمه❤️🩹گلم ببخش طولانی شد خیلی دلم پره...🖤💔