2777
2789
عنوان

حالم داغونه

133 بازدید | 14 پست

سری دوم که با زور منو اورد خونه مامانم، برم گردوند همین دو سه هفته ی پیش...بخاطر حرف طلاق بود .. یجورایی همیشه خودمو مقصر دونستم .گفت باید حق طلاقتو باطل کنی پشت نویسی کنی تو همین عقد نامه .مدارکتم میبرم قایم میکنم گاوصندق مامانم.. قبول میکنی زندگیتو کن نمیکنی سیکتیر. تو زن نیسی تو لیاقتت لاشی گریه خیابونی بودنه .ازین حرفا ام حسابی بارم کرد. خب کدوم دختری با همچین زبونی ک ببینه از طرفش مطیعش میشه؟

دوس داره هرچی بگه بگم چشم.مطیع محض بی چون چرا باشم ولی نیش داره زبونش درد ناکه حرفاش. اقا منم قبول نکردم زنگ زدم مامانم مشورت کردم گفت نکن. نمیدونستم از لحاظ قانونی هیچ ارزشی نداره یع پشت نویس کردن!

فک میکردم واقعا باطل میشه

بعد رفتم خونه ینی ب زور اورد منو. هلم داد پرت کرد بیرون از خونه. گفتم غلط کردم گفت پس بیا باطل کن بشین عین سگ زندگیتو کن .

رفتم خونه و چند روز هی برو پیش مشاوره.. جواب نگزفتم مشاوره ها رو رشد فردی و شخصیت من میخان کار کنن. و اصلا براشون مهم نیس که زندگی من چی میشه.

 هرکسی بفهمه من سه بار طلاق گرفتم همههههه یه فکر میکنن راجبم اینم اینکه دختره دختره خوبی نبوده بابا اولی بد. دومی بد

سومی ام بد؟‌.

بابام میگه بیا ترکیه پیش خودم. کار کن درستو ادامه بده خودتو مشغول کن دنبال ازدواج نباش دیگه. ولی من با خودم میگم درسته از اول اشتباه بوده ولی چیزیه که دیگه شدع.

 این سه ماه اندازه ی سه سااااله تموم برای من گذشته با خودم میگم سه سال تونستی تحمل کنی بجنگی چرا باید خراب بشه زندگیت

با این‌که خانوادم ب شدت مخالف بودن بابام روزی پنج ساعت مکالمه میکرد باهام صوتی که برنگرد این همه بهت حرومزاده و فحشای بد داده مارو پایمال نکن له نکن. بابای بدبخت منم تازه یادش افتاده پدری کنه ... دلم براش میسوخت
ولی حداقل یه جو اراده داشتم بشنوم و در نهایت به دل خودم.اگرچه حتی غلط تصمیم بگیرم.
خلاصه زنگ زدم گفتم باشه شرطط قبول. گفت باید بیای از مادرم عذر خواهی کنی.غرورت له بشه تحقیر بشی. تا دیگه خونتو ترک نکنی.
اقا مگه میفهمید هی گفتم خودت ب زور اوردیم
اونم میگفت خودت هی حرف طلاق مگه نمیزدی؟
بفرما اینم طلاق. تهش پوچیه جندگیه
مدام منو بخاطر گزشته و طلاقام تحقیر میکنه..
گفتم باشه ببخشید .فدای سرت هزار تا فحش دادی ولی برا خودت مدرک درست نکن. خانوادم مثل من نیستن ببخشن دوس ندارم بهت کوچیک ترین ضربه ای بخوره ازت شکایت ‌کنن .گفت برن بکنن تا ببینن چجوری زندگیشونو اتیش میزنم و شروع کرد عصبانیت و تهدید. ای تو نگران من نباش من زرنگ تر ازین حرفام. گفتم اروم باش
بیا شرطات قبول. از مادرت عذر خواهی میکنم
اصن خانوادمو میزارم کنار بخاطرت ...
قبول کرد اومد دنبالم، یه حسی میگفت اشتباهه نرو فاطمه. ب بابات ب خانوادت خیانت نکن
بهونه اوردم که مدارکمو نمیدن از الکی..
اونم گف بدون مدارک نمیخامت برت نمیگردونم گزاشت رفت. بلاکمم کرد از همه جا
صبحش پاشدم اسنپ زدم با مدارکم
ترسمو قورت دادم رفتم دادم دستش بازم هی دو دل بودم ولی اخرش راضیم کرد انقدرررر فن بیانش خوبه که ادمو خسته میکنه من در مقابلش فقط شنونده ام همیشه. قبول کردم اومدم پشتشم نه داخل خودش هم من نوشتم که باطل میکنم در سلامت و هوشباری حق طلاقمو هم اون نوشت که تصمیم گرفتیم باطل کنیم بخاطر بهتر شدن زندگیمان .بعدا شنیدم از خالم که جرمه
دست برد به اسناد جعل اسناده فلانه. با وکیلا مشورت کرده بودم میگفتن از نظر قانونی باطل نمیشه یه پشت نویس کردن.. منم رفتم انجامش دادم. حالا مونده بود برم از مادرش معذرت خواهی کنم.

خب چرا به نصیحت بزرگترات گوش نکردی این همه گفتن این مرد بدردت نمیخوره ؟

سه بار شکست دلیل بد بودنت نیست دلیل ترس و عجله ست

پایان آدمیزاد از بی  خداییست نه از دست دادن معشوق  نه رفتن یار و نه تنهایی هیچکدام پایان ادمی نیست تنها بی خداییست  که انسان را تمام میکند.

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ببین من درکت میکنم چشمت ترسیده ولی اینکه حق طلاق داشته باشی و مدام تو دعوا از طلاق خرف بزنی هیچ مردی قبول نمیکنه تو به روش های قبل داری میری جلو 

منم ازدواج دوممه اوایل مثل قبلیه با همسرم رفتار میکردم بعد دیدم نه نمیشه با این اونجوری رفتار کرد خودمو جمع کردم 

تو هم یا خودتو جمع کن و زندگیتو بکن نمیشه که کوتاه نیای اگه کوتاه نیای و حرف طلاق رو بزنی تو دعوا اینجوری تحقیرت میکنه 

یا این که این ازدواج ها و طلاق ها ادامه داره

خب چرا به نصیحت بزرگترات گوش نکردی این همه گفتن این مرد بدردت نمیخوره ؟سه بار شکست دلیل بد بودنت نیس ...

از اول اشتباه بوده آره ولی حالا که شده دوس ندارم خراب بشه.

دوس ندارم در به در بشم دوباره تو سایت های ازدواج و تنهایی و بی کسی..

چی داره این آدم که می‌ترسی از دستش بدیحتی به قیمت خفت و خواری؟

باید به این فک کنی که این خانم تو دعوا ها و بحث ها چقدر جلو رفته که الان این آقا میخواد تحقیرش کنه واینکه این خانم بنظرم خیلی از واژه طلاق استفاده میکنه چون براش عادیه 

و آقا سخته شنیدن این کلمه میخواد حق طلاق رو بگیره ازش که یه آرامشی برگرده به زندگیش

شوهرمم پشت مامانشو میگرفت میگفت بچست مامان راهنماهای درستی نراشته خانوادش بد راهنمایشش کردن ببخشش. خلاصه رفتیم سر خونمون مامانش گزاشت من برگردم..

ولی ته دلم ازش کینه داشتم دلم شکسته بود چون. من از کسی معذرت خواهی کردم ک فحشای دردناک داده بهم ولی اون بیشتر له و خارم کرد.

بی سیاستی کردم بعد چند روز دیروز بهش گفتم از مامانت بدم میاد. زنگ زده بود اخه امیرحسین حموم بود .منم گوشیشو جواب ندادم اومدم گفتم بیا خودت جوابشو بده گفت نمیدی ؟انقدر عزضع نداری جواب بدی نگران نشه .گفتم یادت رفتع چه حرفایی بهم زد ؟نمیخام من بیام خونه مامانت نمیگم ام تو نرو یا نگو بیاد خوتمون فقط من نمیام.قاطی کرد گفت نمیتونی چون بگی. گفتم اره چون اینجا خونه ی اونه. گفت نه چون ارزش نداری زن نیستی چرت و پرت بارم کرد ..

رفت سریععععع خونه مامانش گزاشت کف دستش.. که فاطمه از تو بدش میاد مامانه ام پرش کرد ..اومد خونه یه ادم دیگه شد. گفت اگه نمیتونی خوب باشی دنبال جنگی نه صلح، سیکتیر کن برو .میندازمت بیرون اگه مهمون دعوت کنم گله ای کنی. پذیرایی باید کنی بگی بخندی هرکیو عشقم بکشه دعوت میکنم از فامیلام.. فردا بچه دار شیم هررروز مامانم و خالم اینجان.هرررررووووز. همچین زنیو نمیخام ک رفت و امد نکنه ازین حرفا

من با ببخشید رفتم داخل برای صلح ولی مادرش رید به معنای واقعی ب من. با حرفاش دلمو ترکوند شکووووند. گفت تو کی هستی فکر میکنی کی ای اراده کنم زندگیتو بهم میزنم چه زنش باشی چه نباشی هروقت بخوام براش زن میارم شده زن بیارم تو خونه نگه دارم‌ پولشو بدم کارشو بکنه بده. پول میدم همه کار میکنم گفتم مگه چیکار کردم که این حرفارو میزنی امیرحسین فحشای رکیک داده خانواده ی من با این حال من نگفتم بیا معذرت خواهی کن. بخاطر امیرحسین اومدم معذرت بخوام.گفت منو با خانواده ی خودت مقایسه میکنی؟ اونا ادم نیستن اراده کنم اتیش میزنم خونشونو ادم اجیر میکنم با تریلی زد شه از خونشون رو سرشون خراب میکنم خونشونو اتیش میزنم خودشونو.. میدونی ام که میتونم بکنم پولشو دارم جایی ام پام گیر نیست اصلا نمیفمنن من کردم. اقا هی تهدید هی درد هی بی احترامی. از همه بدتر اینکه میگفت براش زن میارم. بهش نگاه میکرد میگفت برچی باز راهش دادی ب زندگیت مگه نگفتم یک ماه نشده یدونه دختر خوب برات میارم ولش کن؟ منم هی تحمل کردم بخدا ساکت موتدم چیزی نگفتم شکستم و شکستم ...

از اول اشتباه بوده آره ولی حالا که شده دوس ندارم خراب بشه.دوس ندارم در به در بشم دوباره تو سایت های ...

به دوست داشتن و نداشتن نیس که باید بلد باشی جوری زندگی کنی که تحقیر نشی یه جاهایی کوتاه بیای یه جاهایی حرفت رو بزنی بهش میگن سیاست 

اسم طلاق رو هم نیار دیگه 

از اول اشتباه بوده آره ولی حالا که شده دوس ندارم خراب بشه.دوس ندارم در به در بشم دوباره تو سایت های ...

الانم داری از روی ترس و ضعف تصمیم میگیری الان که نامزدید اینجوری برخوردمیکنه بعدها چه میکنه

به نظرم به خودت اهمیت بده عجله نکن میدونم تصمیم سخت و ناراحت کننده ای هست ولی بااین ادم هیچ عزت نفسی نداری

مهریت رو بگیر و براخودت کاروکاسبی راه بنداز سرخودتو گرم کن تا کم کم به اون زندگی که ارزوشوداری برسی

پایان آدمیزاد از بی  خداییست نه از دست دادن معشوق  نه رفتن یار و نه تنهایی هیچکدام پایان ادمی نیست تنها بی خداییست  که انسان را تمام میکند.
من با ببخشید رفتم داخل برای صلح ولی مادرش رید به معنای واقعی ب من. با حرفاش دلمو ترکوند شکووووند. گف ...

بااین وضع که خوادت هم بی احترام شدن تواین زندگی اینده ای نیست بچه داربشی حسرت دیدنش رو به دلت میزارن همین الان که خودشونو نشون دادن تصمیم درست بگیر این زندگی خودش دربه دریه دیگه ازچی میترسی مهریتو بگیر برو دنبال زندگیت

پایان آدمیزاد از بی  خداییست نه از دست دادن معشوق  نه رفتن یار و نه تنهایی هیچکدام پایان ادمی نیست تنها بی خداییست  که انسان را تمام میکند.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792