لجبازی بچت ربطی به مادرشوهر نداره ها
بگو نسل دهه ۹۰ با ۸۰ زمین تا آسمون فرق داره شما داری نسل شوهرم و با بچه های الان مقایسه میکنی.بعدم اگر واقعا دوستش داری بذار دو تربیتی نشه
خب آخرسربه پسرم گفت پدرتویه بار دیگه اذیت کنی
توخیابون یاخونه دیگه هیچوقت نمیبینی منو بعدش گفت
بع پسرم مگه توقول ندادی دوسال دیگه بیای بامن ز ندگی کنی؟؟
مثلا تازه گفتم توتربیت پسرم دوری کنه
بعدبه شوهرم گفتم ببین سقف دسشویی چیکع میکنه
نم داده زنگ بزن صابخونه بیاد درست کنه سقفو
نکنه بریزه
آقا مادرشوهرم برداشت تعریف از جاریم
که خونه ش کوچیکه خونه تو دلبازه
اون کم و کسری دیده
اون خیلی قانعه و از این حرفا
جلو شوهرم
من وشوهرم تن صدامون بالا رفت
سر اینکه کل خونه نم داده
برگشت گفت ناشکری نکن
دعوا برکت خونه رو میبره
بعد یع ساعت نشست تعریف
کرد که خواهرشوهرش شوهرش خیلی پولدار بوده
خواهرشوهرمادرشوهرم ناشکر بوده الان دیگه هیچی ندارن
زن باید پول جمع کن باشه
ینی تموم زندگیم شده دخالت مادرشوهرم
نشسته میگه به شوهرم
کارکن ۳سال دیگه پول جمع کن بفرس برامن
برات مغازه بگیرم بیاشهرستان خونه خودت بشین
خونه خودمم توشهرستان یه طبقه فاصله داره باهاشون
ازدست اینا تازه دررفتم داره مغز شوهر مو میشوره از الان
دوستان خسته شدم
انقد ک میاد دخالت میکنه
همش توروی منو شوهرم از جاریم
تعریف میکنه
میگه که پدرشوهرم به جاریم
بدوبیراه میگه ولی اون چیزی نمیگه
میگه من بچه شمام
بچه که قهر نمیکنه با پدرمادرش
چه لزومی دلره حلوی ایشون از مشکلات صحبت کنید
لام تاکام چیزی نگید از مشکلات زندگیتون هیچی هیچیجلوش حتی اکه از شوهرت دلخوری نقش بازی کن بزار بمونه تو خماریتوتن
خودتم تقصیر داری
جلوش لام تا کام حرف نزن
حتی تو بدترین حالت دعوا و قهرم بودید
نذار بفهمه
یه کم سیاست به خرج بده
