2777
2789
عنوان

تولد بچه خواهر شوهرم

271 بازدید | 23 پست

سلام وقت تون بخیر 

من با پدر و مادر شوهرم قهر هستم 

به خاطر بی احترامی های خودشون و اینکه آخرین بار پدرشوهرم خودش بهم گفت پاتو خونه من نذار و من آخرین بار پنج شش ماه پیش رفتم خونه شون 

ولی با خواهرای شوهرم مشکلی ندارم 

حالا خواهر بزرگه همسرم چند دقیقه پیش زنگ زده به همسرم که فردا به مناسبت تولد دخترم ( تولد ۹ سالگی ) بچه ها رو می‌خوام ببرم شهر بازی جشن بگیرم ،تو هم علیسان( پسرم ) رو بیار .

من گفتم نبر چون به من زنگ نزده دعوت نکرده ( هیچ وقت ،زمان دعوت مهمانی به من زنگ نمیزنن ،تاحالا جشن تولد نگرفته بودن اولین بار)

گفتم اینا با من زاویه دارن که به من زنگ نمیزنن چون بر دعوت یه بچه به جشن تولد به مادرش زنگ میزنن  ینی بر دعوت بقیه بچه ها هم به پدرشون زنگ زده و گفته تو بیار؟ یا خواهر زاده هات قراره داماد هاتون ببرن؟

همسرم میگه بیخیال شو بچه رو ببرم ولی کادو نبرم بفهمن کارشون بده 

نظر شما چیه؟

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بچه رو میخواد ببره ببرتش خانه بازی چرا دیگه با بچه خواهرش میخواد دلخوری ایجاد کنه .یا ببره با کادو و به خواهرش بگه که ازت دلخورم چرا به خود مادر بچم زنگ نزدی یا کلااا نره تولد 

مردم تو خاکسپاریت اگر بارون بیاد شرکت نمیکنن؛ پس اون جوری زندگی کن که حالتو خوب میکنه. بی خیال حرف و نگاه مردم 🌹🌹🌹🌹🌹دانی که چرا دار مکافات شدیم؟ناکرده گنه، چنین مجازات شدیم؟کُشتیم خرد، دار زدیم دانش را دربند و اسیر صد خرافات شدیم!هر نره خری بهم درخواست دوستی بده تو تاپیک اولیم تگش میکنم و رسوا میکنم ‌حالا هی تو نره خر انگشت نجستو بزار رو درخواست دوستی با من 🤣🤣🤣😏

بفرستی ولی کادو ندی شما آدم بده میشید

اون علنا منو حذف کرده 

دوباره به همسرم زنگ زد گفت یهویی شد بر همین دیر دعوت کردم  پس علیسان بیار دیگه 

به نظرم اگه برم ینی همسرم میگه زنم برام مهم نیست 

من باشم میذارم ببره.


سر منم از این بلا ها اومده. حتی بدتر از اون.

پدر شوهر منم بهم گفته تو و شوهرت باعث حال بد ما هستین.


ولی بچه ها گناه دارن بذا برن خوش بگذرونن

یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم/ محتاج برادران و خویشان نشوم/ بی منت خلق خود مرا روزی ده/ تا از در تو بر در ایشان نشوم

یکبار زنگ زدم داداشم گفتم با خانمت و دخترت بیایید خونمون مهمونی 

خندید و گفت نمیام 

گفتم چرا گفت جایی ک ب خانمم احترام‌گذاشته نشده و زنگ نزدی اونو دعوت کنی نمیام 


حالا فکرررر کن می‌دونه من زنشو دوست دارم ولی باعث شد دیگه همیشه ب خانمش برای این چیزا بزنگم

بچه رو میخواد ببره ببرتش خانه بازی چرا دیگه با بچه خواهرش میخواد دلخوری ایجاد کنه .یا ببره با کادو و ...

به نظرم نرن 

چون علنا منو حذف کرده و شوهرم وپسرم دعوت کرده

یکبار زنگ زدم داداشم گفتم با خانمت و دخترت بیایید خونمون مهمونی خندید و گفت نمیام گفتم چرا گفت جایی ...

شوهرم گفت بذار پیام بدم بگم بقیه رم با باباشون دعوت کردی 

گفتم ولی من میخواد زنگ بزنه هی توجیه کنه 

همون فردا نرید بعد زنگ میزنم و پیام میده حرفت میزنی 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز