2777
2789

اون روز تست عربی داشتیم کلاس یازدهم

من جواب سوالا رو نمیدونستم 

ته برگه نوشتم عذر میخوام ولی من بلد نیستم بنویسم

تقلبم نمیکنم

همه جواب داده بودن جز من

معلم برگمو دید بعد داد زد فردا یه نفر که همچین چیزی تو تستش نوشته رو میزنم سالن مدرسه که ابروش بره

من اون روز خیلی دعا کردم که اینطوری نشه 

شبش با هق هق خوابیدم  با خودم  گفتم خدایا من فردا رو چیکار کنم چطوری پیش بچها سر بالا کنم

یهو دوستم زنگ زد گفت این هفته کلا به خاطر کرونا تعطیله

بعدش  پشت سر هم کلا تعطیل شد تا ما فارغ التحصیل شدیم و اون ابرو ریزی هیچوقت نشد

خواستم بگم هیچکس از فرداش خبر نداره

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ای جان خدا هواتو داشته.

هیچوقت دلم نخواست با نمره آبروی دانش آموزم بره.

هیچوقت تو کلاس نمره هارو نمیخونم 

یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم/ محتاج برادران و خویشان نشوم/ بی منت خلق خود مرا روزی ده/ تا از در تو بر در ایشان نشوم

منم یادمه داخل شهر در حال خرید بودم اومدم خونه گفتن کرونا اومده فکر کنم قم یکی هم فوت کرده 

از فردا همه جا تعطیل شد و سه ماه مادرم نمیزاشت بریم بیرون 

دختری هستم از جنس آرامش و به دنبال لحظه های کمی شاد♡عاشق خانواده و همسرم هستم ....لایک نکنید لطفا!!!محترمانه با شخصیت و با مهربونی جواب همو بدیم با قضاوت های ندونسته دل کسیو نشکنیم !خدا در قلب من است و از رگ گردن نزدیک تره بهم ... روانشاسی خوندم  وکالت خوشحال میشم اگه سوالی داشتید کمک تون کنم 
ای جان خدا هواتو داشته.هیچوقت دلم نخواست با نمره آبروی دانش آموزم بره.هیچوقت تو کلاس نمره هارو نمیخو ...

چقدر خوب

منم یه معلم داشتم مثل شما مهربون بود

مثل فرشته ها بود هنوزم بهش زنگ میزنم

ما هم نمایشگاه داشتیم کلی وسیله آماده کرده بودیم ، گل خریدیم ، برنامه ریزی کردیم ،‌ولی تعطیل شد ، به جاش رفتم بیمارستان برای زایمان خواهرم که بچه اش زود تر به دنیا می اومد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792