امروز خواهر شوهرم اومد خودمون من طبقه بالا پدر شوهرم میشینم حدس بزنین چی گفت؟گفت تو تنها عروسی هستی که پیش مادرمی(۳ تا جاری دارم که شوهر هاشون پولدارن و جدا زندگی میکنن )ولی شوهر من هیچی از خودش نداره دیگه منم اینجا میشینم اگه هم پول داشت نمیرفت خلاصه خواهر شوهرم درومد گفت تو تنها عروسی هستی که پیش مامانمی اینم بگم ۳ تا برادر شوهر مجرد دارم گفت وظیفته کار های خونه مادرمو انجام بدی اعم از لباس شستن اتو زدن غذا درست کردن ظرف شستن همه چی نزاری مامانم دست به سیاه سفید بزنه اینم بگم ۲ تا دختر مجرد داره مشهد کار میکنن و سال تا سال نمیان اینجا منم بهم برخورد گفتم به من ربطی نداره این موهاتو میبینی الان مشکی ان؟سفید هم شن من یه قاشق برا مادرت بلند نمیکنم به من چه مگه جای خون اومدم به من ربطی نداره خیلی ناراحتی تو که یه خیابون باهاش فاصله داری دخترشی بیا کاراشو انجام بده به من چه ربطی داره دیدم گفت من بچه دارم مدرسه ای هستن تو که بچه نداری گفتم داشته باشم یا نداشته باشم تخم بابای خودم نبستم اگه یه لیوان براشون جا به جا کنم دیدم گفت اینم از شانس ماعه عروس میاریم چه عروس هایی خدا به این مردم شانس بده عروس میارن مثل دسته گل گفتم میرفتین برا داداش هاتون از همون عروس ها میگرفتین گفت مامان منم بچه بزرگ کرده انتظار داشت عروسش بیاد کار هاشو انجام بده شیر داده به پسرش گفتم مامانت شیر داده به پسرش به من که نداده پسرش براش جبران کنه عروس آورده کوزت که نیورده از الان تا ۱۰۰ سال دیگه براتون پشیزی جابه جا نمیکنم و وظیفه من نیست و در توانمم نیست دیدم رفت بیرون در رو محکم کوبید و رفت کتفمم نبود مادر شوهرم بعد ۵ دقیقه اومد گفت مگه نگفتی اون روز میام کار هاتو انجام میدم (سرما خورده بود جوگیر شدم گفتم کار داشتی بهم بگو نگو شده وظیفم)گفتم من شکر خوردم سرما بودی گفتم کمک کنم ولی الان که سالمی دخترتو نفرست سراغ من میزنم موهاشو دونه دونه درمیارم چشه میاد پاچه میگیره به من چه ربطی داره در رو محکم کوبوندم رو هم
ریشه های ما به اب شاخه هایمان به آفتاب می سد ما دوباره سبز میشویم💚
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ولی وقتی خونه پدر شوهرتی باید کمک کنی نه اینکه انقدر طلبکار باشی
کاربری دست چند نفره به خدا کمبود شماره بود ؛ هر فردم شعور اینو داره که تو تاپیکای مخصوص به سنش شرکت کنه❤️دهان شما خروجی افکار شماست وقتی باز میشود سریعترین راه برای درک شخصیتتان دراختیار مخاطب قرار میگیرد مواظب ویترین شعورتان باشید،تا افکار و وجودتان خریدارهای بیشتر داشته باشد!
👏🥴 زدی ترکوندیشون آخيش خیلی خوشم میاد عروس تو سر خور نباشه
نه اصلا از اون عروس ها نیستم زیر بار برم خیلی رفتم گفتم گناه دارن وظیفه دونستن از الان تا ۱۰۰ سال دیگه هر کدوم بیان میگم خیلی ناراحتید مهریه مو بدین برم سراغ زندگیم
ریشه های ما به اب شاخه هایمان به آفتاب می سد ما دوباره سبز میشویم💚
رفتارت خیلی بد بودهمن بودم میگفتم از اون خونه بریندرسته که کلفت نیستی به قول خودتولی وقتی خونه پدر ش ...
مگه ول میده خواهر شوهرم؟زنیکه پر حرف فوش میده من نگفتم سانسور کردم میگه خدا کنه عروسی مثل خودت گیر مامانت بیاد گفتم اگه من بدم و بدی از منه و شما این کار هارو وظیفه میدونین اشکال نداره گیرش بیاد خیر پیش
ریشه های ما به اب شاخه هایمان به آفتاب می سد ما دوباره سبز میشویم💚
مگه ول میده خواهر شوهرم؟زنیکه پر حرف فوش میده من نگفتم سانسور کردم میگه خدا کنه عروسی مثل خودت گیر م ...
من جات بودم شده بود با بدبختی و بیچگاری از اونجا میرفتم
چون خونه اونایین توقع دارن ازتون
کاربری دست چند نفره به خدا کمبود شماره بود ؛ هر فردم شعور اینو داره که تو تاپیکای مخصوص به سنش شرکت کنه❤️دهان شما خروجی افکار شماست وقتی باز میشود سریعترین راه برای درک شخصیتتان دراختیار مخاطب قرار میگیرد مواظب ویترین شعورتان باشید،تا افکار و وجودتان خریدارهای بیشتر داشته باشد!