دلم داره میترکه
ظهری که نشستن خوردن به من نگفتن غذا بخورم تا ساعت سه چهار صبر کردم همه بخوابن بعد رفتم غذا بخورم دیدم خیلییی کم ته قابلمه مونده سیر نشدم
باز امشب سر سفره شام بودیم
من از همه بچه های خانواده بزرگترم در حد ده دوازده تا لقمه و خیلی کمتر از بقیه سهم من شد و اصلا هیچ کجای معدمو نگرفت
در کل خیلی اذیتم میکنن هم پدرم هم مادرم
دلم گرفته...