بعد ازدواجم قرصی شد
یه بارم دوستاش بهم زنگ زدن که دارن از خوابگاه میبرنش بیمارستان،خود زنی کرده همه جاش خونی مالیه
کلی بعدش بهم پیام داد ...
ولی گذشته بود دیگه...
من یکی رو دوس داشتم و دوست بودیم با هم. خیلی خوب بودیم. یه عده عقده ای حسود لومون دادن. کاش انقدر هالو نبودم و میکوبیدم تو دهن تک تکشون. الان همشون ازدواج کردن و بچه دارن و دارن به ریش من میخندن. منم هر روز بدبختر تر و بی کس تر از دیروز
من و یه ابلهی دوست بودیم بعد با دعوا و بد بیراه کات کردیم هر دو دیکتاتور بودیم چون.اما من تا ۳سال بعدش نتوستم جدی با کسی باشم و اون رابطه خیلی واسم گرون تموم شد.بعدش با همسرم اشنا شدم و‌حمکت اون جدایی رو‌فهمیدم چون بعد ها شنیدم چقدر ادم بدنامی بوده و حتی زیراب منو هم پیش کسایی که میخواستن بعد اون جلو بیان میزده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
