امروز بیرون بودم دختر عموم رو دیدم که تقریبا هم سن مامانم هست بعد احوال پرسی کردیم آخرش گفتم فعلا بعد گفت واستا برسونمت تو راه درباره داداشش حرف میزد که زنش مرده و با پسرش زندگی میکنه بعد داشت میگفت براش دنبال یه دختر میگردم 😐دختر مجرد😑😑برا مردی که قبلاً زن و بچه داشته دنبال دختر مجرد و پاک میگرده😐💔بعد من هیچی نگفتم بعد یهو گفت پسرشو میارم پیش خودم فکر کنم داشت میگفت یعنی دختر که پیدا کردم پسرش و میارم پیش خودم حالا ذهنم مشغول شده هم اینکه ناراحتم میگم نکنه این داشت به من میگفت😐😐😐😐😐💔من یه دختر 18ساله
منم که یه اسفندی هستم حس شیشم قویی دارم
تو رو خدا یکی بیاد بگه با من نبوده من اشتباه برداشت کردم💔😑
بقران اگه با من بوده باشه پارشون میکنم 😐😐😐
حالم خیلی بد شد