2777
2789
عنوان

خسته شدم بخاطر خانواده

117 بازدید | 9 پست

خیلی بهم گیر میدن الکی خیلی زیاد

آرایش نمیتونم کنم

بیرون نمیتونم برم

لباسی که دوست دارم نمیتونم بپوشم 

جدیدا مامانمم مثل بابام شده سخت میگیره

قبلا مامانم هوامو داشت وقتی میرفتم بیرون و...

ولی جدیدا مامانم خیلی حرفا بهم میزنه

همین امشب برگشت بهم گفت معلوم نیس میری بیرون چیکار میکنی با همه حرف میزنی فلانی

من فقط یکبار ی پیج فیک داشتم پسر بود یه پسری پیام داد بهم گفت کجا زندگی میکنی گفتم فلان جا

بعد به مامانم گفتم که فلانی پیام داده اینو گفته 

(طرف اصلا نمیدونست که من دخترم فکر میکرد پسرم)

پیج فیکمم نیاز داشتم نه اینکه واسه سرگرمی بود

بعد الان بعداز چندماه اومده میگه تو فلانی با همه حرف میزنی 

یجوری باهام حرف میزنه ببخشید انگار خر.ابم

بگید مگه من چیکار کردم واقعا کدوم کارم اشتباه بوده

نه لباس بد میپوشم ن آرایش غلیظ

آرایشم درحد رژ و ریمله لباسمم همیشه گشاد و جلو بسته 

ولی واقعا از مامانم ناراحت شدم که اینجوری باهام حرف میزنه آخه کسی با دختر خودش اینجوری حرف میزنه؟یجوری بد حرف زد واقعا به خودم شک کردم گفتم نکنه خر.ابم که اینجوری باهام رفتار میکنه🫠





بعد میگن چرا پنهان کاری میکنیم:/دلیلش

دقیقا

همیشه میاد بهم میگه منم مثل رفیقت بدون فقط به من اعتماد داشته باش وقتیم که بهش چیزی میگم اینجوری میکوبه تو سرم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

۱۸

من ۲۵ سالمه مجردم. خانواده منم قفلن . تو همه کارام دخالت میکنن.. چند سال بگذره یکم شلتر میگیرن بهت‌ . مثلا مشغول دانشگاه یا کار بشی ..من الان نسبت ب همسن تو بودم کمتر گیر میدن اما حریم شخصی ندارم 

آخه اولش اوکیه یهو میاد تو سرش بعداز چندوقت می‌کوبنه تو سرم

کم کم دستت میاد یسری چیزارو مجبوری با سیاست رفتار کنی..  دقیقاا اولش میگن ما رو دوست خودت بدون بعد همونو میکوبن تو سر آدم‌

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792