ب خدا هی مامان بابام غر میزنن سرم ک بهمون بی احترامی میکنه هیچ وقت نمیاد و ازین حرفا
ما عقدیم
شوهرم گفته باشگا دارم بعدم نمیام
خسته شدم حس میکنم مجردم چیکار کنم ب خدا همش مامان بابام غر میزنن سرم اونم نمیاد
دلیل نیومدنش ؟؟
به مامان بابات بگو : من چیکار کنم مگه من بزرگش کردم تربیتش کردم؟! شما بگین چیکار کنیم؟
برادرشوهر منم اینجوریه هیچ مراسمی از سمت خانومشو نمیره البته خانواده خانومش خیلی اهل تیکه و کنایه هستن
ینی کلا مهمونی نمیره
توام تو مجالس طرف اون شرکت نکن
توام نرو مهمونیای طرفتون
به مادرشوهرت بگو
کلا مهمونی نمیره یا فقط سمت شما نمیاد؟
توهم نرو
چیز مهمیه این ها
یه فکر اساسی راجع بهش بکن
پس رو این آدم تجدید نظر کن الان که عقدی اینه چه برسه بری زیر یه سقف .دیگه حتی خودشو خدا میدونه و تو رو هم به کتفش نمیگیره .و همیشه باید همه جا تنها باشی دکتر مسافرت عیدها .خونه ی فامیل عزا عروسی ..آنقدر که ایشون دیکتاتور و جز خودش هیشکی رو قبول نداره بیخود کرده اومده دختر مردمو عنتر منتر خودش کرده .انتظارم نداشته باش که عروسی کنی درست بشه که عمرااا بشه سالی که نکوست از بهارش پیداست .
شاید درونگرا باشه و کلا اهل رفت و اومد نباشه .
بیشتر اینجوری بنظر میاد که اهل رفت و اومد نباشه. باید کم کم بعضی چیزا رو براش جا بندازی که لازم و واجب هست
طلاق
قبل ازدواج مگه در مورد این مسائل حرف نمیزنید ؟؟
پس در مورد چی میگید ؟
منم مهمونی نمیرم و دعوت نمیکنم . خوشم نمیاد از رفت و آمد
ولی قبل ازدواج همه ی اینا رو با همسرم مطح کرده بودم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
