پیرو تاپیک دیروزم، خواهر احمقم پاشده رفته به شوهرش گفته اینا منو زدن
حالا درحالی ک خودش اومد وسط بحث درحالی ک من پشتم بهش بود شونه م رو زد. محکمم زد چون من نفهمیدم میخواد بیاد بزنه
اما من یه چنگ تونستم بندازم روش
خواهرم رفته همه رو برا شوهرش تعریف کرده. اونم نصف شب زنگ زده، مامانم میگه هررررچی از تو دهنش درومد به من و بابا گفت
و گفت غلط میکنید دست رو زن من بلند میکنید. مامانم میگه بهش گفتم برو بپرس کی اول زد
دوتا وقیحن ک مامان بابای من هیچی بهشون نمیگن.
به مامانم میگم برو به مامان بابای دامادمون بگو، میگه اونام عین خودشن
میگه باید بره مامان بزرگش بگم اون ادم خوبیه. ولی نمیره بگه
میگه ولشون کن اینا پست تر از اینن ک ارزش بحث داشته باشه. بنظر من از بس سکوت کردن دربرابر وقاحتشون اینا سگ شدن