تو پرانتز اینارو هم بگم که یه چیزایی دیدم که حس خوبی ندارم
این خواهرش و شوهرم خیلی صمیمی هستن و راحتن باهم
من اوایل که وارد خانوادشون شدم دوس داشتم ارتباط خوب باهاش داشته باشم ولی تحویلم نمیگرفت
ولی با شوهرم خیلی پچ پچ میکنه و دوس داره دوتایی باهم برن بیرون
یه بار پیاماشونو اتفاقی دیدم که به شوهرم میگفت ماشین دوست دارم و شوهرم میگفت میخره براش و بعد به شوهرم میگفت زنتو وارد مسائل مالی و خانوادمون نکن
و حس میکنم یجور حسادت داره همش دنبال اینه خودش تو توجه و کانون باشه برای شوهرم و منو هیچ
یا خودش نزدیک باشه بهش
لطفا حمله نکنین یه موقع بهومن یه چیزایی دیدم که میگم خب)