ی زمانی عاشقش بودم
جونم به جونش وصل بود
کتکم میزد
اذیتم میکرد
بهم خیانت میکرد
به ایمانم احترام نمیذاشت
مسبب همه بدبختیام بود
ولی......
کاری باهام کرد که هنوز که هنوزه یادم نرفته
فهمیدم ی موجود بی رحم و عوضی عاشقش بودم
وقتی نگاه چشمای لعنتیش میکنم بچه فوت شدم یادم میاد
ولی....... ازش متنفرم
هرکاری هم واسم کنه نمیبخشمش
نمیدونستم فاصله عشق و نفرت اینقدر کمه