2777
2789

یکی از آشنا های ما رفته گارسونی تو یه رستوران نسبتا معروف و باکلاس برا یه ماه و اینا

بعد یه شب مثل اینکه یه بلاگر شیرازی اونجا شام خورده بوده بعد از رفتنش این می‌ره میز رو تمیز کنه یه انگشتر پیدا می‌کنه می‌بره میده صندوق میگه مال میز فلان شماره هستش اگه اومد دنبالش بدین بره(مردانه بوده) 

بعد شیفت داشته برمیگشته خونش یادش میاد کیفش جا گذاشته برمیگرده از وسط راه کیف برداره

 بلاگر همون موقع اومده بوده دنبال انگشترش صندوق میگه ایشون انگشترو آورده اونم یهو می‌پره بغل اینو کلی بوسش می‌کنه عکس میگیره و... بعد میگه بابت صداقتت این انگشتر گرونی بوده بیا بهت مژدگانی بدم

حقشه ایا؟

من دوستمو از دست دادم،اونم درست جلو چشمام😢

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792