دیروز پسرم نوبت دکتر داشت اونم رفته بود سرکار ازش میپرسیدم میخوای بیای میگفت نه به من چند روز پیش ۸۰۰پول داده بود من۳۰۰شوخرج کرده بودم میترسیدم پول کم بیاد خودم ببرمش بهش گفتم پول بریز ببرمش نه ریخت نه هم گفت خودم میام،منم گفتم خدایا چیکار کنم به کی روبزنم پول بگیرم،آخرمجبور شدم از قلک پسرم۲۰۰تومن پول درآوردم
بعد یهو شوهرم اومد خونه که خودش ببرتش دکتر منم گفتم خوب شد پول پسرمو میذارم سرجاش...(اینم بگم شوهرم خیلی خسیسه حاضره جون به عزرائیل بده به من پول نده اون ۸۰۰ تومنم از یارانه بود که دست منه بهش قرض داده بودم ماه پیش، چند روز پیش بدون اینکه کامل پولو پس بده۸۰۰شو برگردوند)...