خیلی چیزها از دور قشنگن ام دلت و ذهنت ازش یه بت ساختی برا خودت و هی پر و بال دادی
تمرین کن بهش فکر نکنی مثبت تا اومد تو ذهنت بکو فلان روز فلان ساعت و فلان جا می‌شینم حسابی بهش فکر میکنم الان نه
با مرد عادت می‌کنی
بعد یه مهارت جدید یا بگیر و ذهنت رو شلوغ من
هر روز سپاسگزاری که به خاطر وجود همسر مهربانت
کلن هر چیزی که همسرت داره و دوسش داری های ناچیز بگو و شکر کن
بدیش اینه با یکی از فامیل های خودم ازدواج کرده کلا قطع ارتباط کردم ولی عذاب میکشم
تاپیکاتو خوندم
انگار با شوهرت مشکل داری
همین باعث میشه به فکر و خیال یکی دیگه پناه ببری
شاید برا اروم کردن خودت اینطوری
درنهایت فکر الکی نکن سعی کن زندگی خودتو درست کنی
زندگیتو قشنگ کن
به شوخر خودت دل ببند
اشتباهاتشو فراموش کن
چون اهل طلاق نیستی
تا میام فراموش کنم فامیل یهو یچیزی از زنرگیش میگن مثلا تو جمع مادرشوهرم اینا و فامیل های خودم بودن یهو گفتن فکر کنیم زن فلانی حاملس میدونی؟
سینی چای از دستم پرت شد و اشکم ریخت
بعد گفتم از خوشحالیمه ولی خب همه فهمیدن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
