من ۱۵سالم بود اون ۳۰
دوست بابام بود
عشق یطرفه من....
بابام فوت شد دیگه ماهمو ندیدیم تقریبا و خیلی سخت فراموش شد من ازدواج کردم
سالها بعد دوباره دیدمش روز عقد آبجیم
چون عموی دومادمون هست😐
خب سخت بود برام ولی کلا نادیده گرفتمش و گذشت دیگه بیخیال
آره از یادم نمیره هر کاری میکنم
همیشه حس درونیم میگه بهش میرسم البته خودش هم یه کارایی کرده که به حسم مطمئن تر میشم
اما خب نمی‌دونم ، خدا می‌دونه فقط
من وعشقم 14 سال اختلاف سنی داریم
عاشق کسی که شاید ازم ۱۷ ۱۸ سال بزرگتر بود ( بهم میگفت ۱۴ سال) ولی مطمئنم بیشتر بزرگ بود ، یک سال گذشته همچنان فراموشش نکردم
من چرا حالم از مردای سن بالا بدم میاد؟
چروک صورتشون اندام بدشون شکم بوی بد دهن پر رویی
دستاشون اه
چجور خوشتون میاد ؟
تو نوجوانی یکیو دوست داشتم ۸ سال اختلاف سنی ، اونم منو دوست داشت ،قد بلندااااااا ولی خب خانوادم منو شوهر دادن ، اون بنده خدا هم به دختر عمه م گفته بود بهش بگو نامرده .
سخت تونستم فراموش کنم (البته که فراموش نمیشه کمرنگ میشه) خلاصه بعد ۱۵ سال دیدمش تو بازار از کنارش رد شدم تنه بهم زد کله پا شدم .
هنوزم موندم چرا همچین کرد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته زن و بچه داره الان
نکته اینه که
مثلا بین یه ۳۰ ساله و ۴۰ ساله ده سال اختلاف اوکیه
ولی مثلا بین یه ۱۸ ساله و ۲۸ ساله خیلی زیاده..
اینو هرچی سنت بره بالاتر بیشتر میفهمی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
