عقدیم
رفته بودم با دوستام و معلمای قبلم اردو ، خلاصه برگشتنی گفتم بیا دنبالم و اونم اومد🙃
بعد دلم خیلی براش تنگ شده بود دلم میخواست بغلش کنم چون زیادم نمیبینیم همو گفتم خیلی دلم میخواد بغلت کنم ها🫠گفت نه نمیشه و همش مسخره میکرد منو سر دلتنگی
یکم بحث کرد که داری واقعا رو مخ من راه میریا و آخرشم بم گفت حرف نزن پیاده شو فقط پیاده شو از ماشین
قلبم خیلی ازش شکسته خیلی💔