اگه بدونم پیشرفت میکنم اره والبته دخالت کن نباشن وازاوناش نباشه که عروس کلفت میبینن
زندگی میکنم ۱۵ ساله و واقعا خسته شدم همش از من توقع دارن انگار پرستارم همیشه همرو دعوت میکنن من و صدا میزنه تا میرم هم میگه غذا بپز صدامونم همش میشنوه همشم دخالت میکنه اخرشم پیش همه میگع عروسم بده
مادرشوهر خودم نه اصلا
مادرشوهر جاری ام صد درصد ....درست مثل مادره براش
۳۵ سالمه ۱۴ ساله ازدواج کردم تو یه کوچم با مادر شوهرم با همم خیلی خوبیم ولی دلم میخاد بریم یجای خیلی دور تر نزدیک بودن خوب نیست
اگه خوب باشن و بی ازار بله چر ا که نه بهتر از مستاجری
هرگز دو تا کوچه فاصله دارم باهاشون بازم دردسراش بهم می رسه چه برسه تو یه ساختمان که آدم باید ۲۴ ساعت آماده باش باشه صبح سحرخیز باشی تا نگن عروس تنبل خونه ات حتی موقع بی حوصلی و مریضی تمیز باشه که نگن عروس کثیفه به خونه زندگیش نمی رسه تربیت بچه هات هم کامل دست مادرشوهر میفته
دوست ندارم ...
ولی اگه مجبور باشم ارع
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
