2777
2789

من و ایشون دو سه هفته ای چت می کردیم 

بعد دیدار حضوری من راستش خوشم نیومد خیلی ..🤦‍♀️

و برای اینکه دلش نشکنه گفتم تا وقت کنکورت(ارشد) که دو سه ماهی مونده بود بهتره چت نکنیم که هم راحتتر منو فراموش کنه و هم بدون اینکه دلش نشکنه تموم کنم 

و اینکه دو این دوره ما نه قولی دادیم نه اصلا حرف زدیم و نه هیچی

بعد از همون چند ماه که پیام داد من واضح گفتم ما به درد هم نمی خوریم و امیدوار بودیم فراموشم کرده باشی

 

می دونم باید همون اول می گفتم ولی به خدا دلم سوخت اینکه بلافاصله بعد دیت بگم نه شاید اعتماد به نفسش بیاد پایین 

حالا هی به من پیام میده میگه من ازت خوشم اومده بود و دلمو شکستی و امیدوارم با بعدیا هم نسازی و کات کنی و…🤦‍♀️🥲🫠


اخه من هیچ بی احترامی نکردم حتی یه بار هم قولی ندادم یا حتی گرم حرف نزدم که فکر کنه می خوامش

می ترسم دعاش بگیره🥺

مالـفیسـنت :                                     Maleficent یا مـالفیسِـنت ؛ ملکه قلمرو جادویی مـوزر || یک پری جوان با دو بال بزرگ وزیـبا💫            "اِستِفان ، جوانک روستایی جاه طلبی که درجنگلی در دور دست ها، مالفیسنت را می یابد و به او کمک می کند ... و این ، آغاز یک رابطه احساسی میان یک پری و انســـان می شود؛  غافل از آنکه، استفان ،در اندیشه رسیدن به تاج وتخت پادشاهی بود. که شرط آن ،بال های زیبای مالفیسنت بود (زیرا شاه مالفیسنت را بسیار قدرتمند میدانست و به دنبال نابودی او بود ...)                        شب هنگام ، مالفیسنت ، استفان را دید ؛ با خوشحالی به سمتش پرید ، بال هــایش را بست و سرش را بر شانه ی او گذاشـت و لبخند زنان به خواب رفــت.                     سحرگاه چشمانش را باز کرد ، استفان را ندید ؛ خواست دنبالش بگردد ، امـا زمین خورد ؛ بالــــهایش نبود ... استفان بالهایش را بریده بود ... وآن روز تبدیل شد به پری شرور ... او شرور نبود ... انسانها او را مالیفسنت کردند.. " اگه دوست داشتید حرفی بهم بگید، اینجا بنویسید 👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1957090

چون علافش کردی شاید 

باید قاطع همون اول رد میکردی 

  با اسلحه آمریکایی کشته میشویم، با جنگ های آمریکایی آواره میشویم، با تحریم های آمریکا فقیر میشویم، و آمریکا نگران حقوق بشر ماست نگران آینده بچه های ماست و نگران آزادی های ماست خرهای مزرعه هم باور دارند آمریکا خیرخواه ماست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چون علافش کردی شاید باید قاطع همون اول رد میکردی

اخه بخدا قولی ندادم 

حتی گفتم نظر قطعی درموردت ندارم و جوری رفتار کردم بفهمه نمی خوامش ولی خب..🤦‍♀️

ما اصلا تو رابطه هم نبودیم 

بعد دو ماه پیام داد بهم 

من که نگفتم سه ماه شب و روز حرف بزنیم وابستش کنم بعد بگم نه ..

مالـفیسـنت :                                     Maleficent یا مـالفیسِـنت ؛ ملکه قلمرو جادویی مـوزر || یک پری جوان با دو بال بزرگ وزیـبا💫            "اِستِفان ، جوانک روستایی جاه طلبی که درجنگلی در دور دست ها، مالفیسنت را می یابد و به او کمک می کند ... و این ، آغاز یک رابطه احساسی میان یک پری و انســـان می شود؛  غافل از آنکه، استفان ،در اندیشه رسیدن به تاج وتخت پادشاهی بود. که شرط آن ،بال های زیبای مالفیسنت بود (زیرا شاه مالفیسنت را بسیار قدرتمند میدانست و به دنبال نابودی او بود ...)                        شب هنگام ، مالفیسنت ، استفان را دید ؛ با خوشحالی به سمتش پرید ، بال هــایش را بست و سرش را بر شانه ی او گذاشـت و لبخند زنان به خواب رفــت.                     سحرگاه چشمانش را باز کرد ، استفان را ندید ؛ خواست دنبالش بگردد ، امـا زمین خورد ؛ بالــــهایش نبود ... استفان بالهایش را بریده بود ... وآن روز تبدیل شد به پری شرور ... او شرور نبود ... انسانها او را مالیفسنت کردند.. " اگه دوست داشتید حرفی بهم بگید، اینجا بنویسید 👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1957090
ایراد دیگه ای بجز قیافه نیس که بگی که بیخیالت شه؟ البته نفرین اگه ناحق باشه نمیگیره

اصلا بحث قیافه نبود 

فرهنگش زمین تا اسمون فرق می کرد با من 

ولی خب نمیشه واضح گفت که مثلا من بالاترم و اینا 

نمی خواستم دلش بشکنه 

مالـفیسـنت :                                     Maleficent یا مـالفیسِـنت ؛ ملکه قلمرو جادویی مـوزر || یک پری جوان با دو بال بزرگ وزیـبا💫            "اِستِفان ، جوانک روستایی جاه طلبی که درجنگلی در دور دست ها، مالفیسنت را می یابد و به او کمک می کند ... و این ، آغاز یک رابطه احساسی میان یک پری و انســـان می شود؛  غافل از آنکه، استفان ،در اندیشه رسیدن به تاج وتخت پادشاهی بود. که شرط آن ،بال های زیبای مالفیسنت بود (زیرا شاه مالفیسنت را بسیار قدرتمند میدانست و به دنبال نابودی او بود ...)                        شب هنگام ، مالفیسنت ، استفان را دید ؛ با خوشحالی به سمتش پرید ، بال هــایش را بست و سرش را بر شانه ی او گذاشـت و لبخند زنان به خواب رفــت.                     سحرگاه چشمانش را باز کرد ، استفان را ندید ؛ خواست دنبالش بگردد ، امـا زمین خورد ؛ بالــــهایش نبود ... استفان بالهایش را بریده بود ... وآن روز تبدیل شد به پری شرور ... او شرور نبود ... انسانها او را مالیفسنت کردند.. " اگه دوست داشتید حرفی بهم بگید، اینجا بنویسید 👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1957090
اخه بخدا قولی ندادم حتی گفتم نظر قطعی درموردت ندارم و جوری رفتار کردم بفهمه نمی خوامش ولی خب..🤦‍♀️م ...

در کل نفرین ناحق هیچوقت دامن کسی رو نمیگیره 

شماهم اشتباهی نکردی 

فقط چون گفتی بعد کنکور حرف بزنیم 

شاید منتظر مونده باشه 

ولی بازم دلیل نمیشه که بعد از کنکور جواب شما مثبت باشه 


مشکل خودشه که دلبسته 

شما گناهی نداری

فکرت رو درگیر نکن

  با اسلحه آمریکایی کشته میشویم، با جنگ های آمریکایی آواره میشویم، با تحریم های آمریکا فقیر میشویم، و آمریکا نگران حقوق بشر ماست نگران آینده بچه های ماست و نگران آزادی های ماست خرهای مزرعه هم باور دارند آمریکا خیرخواه ماست

اصلا بحث قیافه نبود فرهنگش زمین تا اسمون فرق می کرد با من ولی خب نمیشه واضح گفت که مثلا من بالاترم و ...

پس روراست بگو فرهنگمون فرق داره بعدا به مشکل میخوریم..پایین و بالا نگو که بهش بربخوره

واقعا هم تفاوت فرهنگ چیز کمی نیس

در کل نفرین ناحق هیچوقت دامن کسی رو نمیگیره شماهم اشتباهی نکردی فقط چون گفتی بعد کنکور حرف بزنیم شای ...

مرسی بابت دلگرمیت🤝 

اروم شد دلم 

مالـفیسـنت :                                     Maleficent یا مـالفیسِـنت ؛ ملکه قلمرو جادویی مـوزر || یک پری جوان با دو بال بزرگ وزیـبا💫            "اِستِفان ، جوانک روستایی جاه طلبی که درجنگلی در دور دست ها، مالفیسنت را می یابد و به او کمک می کند ... و این ، آغاز یک رابطه احساسی میان یک پری و انســـان می شود؛  غافل از آنکه، استفان ،در اندیشه رسیدن به تاج وتخت پادشاهی بود. که شرط آن ،بال های زیبای مالفیسنت بود (زیرا شاه مالفیسنت را بسیار قدرتمند میدانست و به دنبال نابودی او بود ...)                        شب هنگام ، مالفیسنت ، استفان را دید ؛ با خوشحالی به سمتش پرید ، بال هــایش را بست و سرش را بر شانه ی او گذاشـت و لبخند زنان به خواب رفــت.                     سحرگاه چشمانش را باز کرد ، استفان را ندید ؛ خواست دنبالش بگردد ، امـا زمین خورد ؛ بالــــهایش نبود ... استفان بالهایش را بریده بود ... وآن روز تبدیل شد به پری شرور ... او شرور نبود ... انسانها او را مالیفسنت کردند.. " اگه دوست داشتید حرفی بهم بگید، اینجا بنویسید 👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1957090
مرسی بابت دلگرمیت🤝 اروم شد دلم

صد در صد خیالت راحت باشه از این بابت 

ازدواج امر مهمیه هر دو طرف حق دارن عمیقاً تصمیم بگیرن 

تو این ماجرا نباید دلسوزی کرد 

باید رک و راست بود 

اون اقا هم ظاهرا خیلی لطیفه واسه خواستگاری کردن و اقدام برای کارهای مهم

مشکل خودشه نه شما 

  با اسلحه آمریکایی کشته میشویم، با جنگ های آمریکایی آواره میشویم، با تحریم های آمریکا فقیر میشویم، و آمریکا نگران حقوق بشر ماست نگران آینده بچه های ماست و نگران آزادی های ماست خرهای مزرعه هم باور دارند آمریکا خیرخواه ماست

صد در صد خیالت راحت باشه از این بابت ازدواج امر مهمیه هر دو طرف حق دارن عمیقاً تصمیم بگیرن تو این ما ...

امضات 👌

اللهم عجل لولیک الفرج🤲❤️انسان برای خوش بودن به این همه استعداد، احتیاج نداشت .عین‌.صاد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792