گاهی میگم خدا هم عاشقش شده بود ک بردش پیش خودش اونم طاقت نیاورد
آخه این همه خوبی
این همه پاکی
چجوری میتونه تو وجوش باشه
ادا هم در نمی اورد
خودش بود
اما من ناراحتم نکنه که فرشته زمینی بود
و جسمش نتونست اونو تحمل کنه
کاش بد بود
با بدی یادش میکردم میتونستم فراموشش کنم
اما هرچی فکر میکنم بدی نداشت
کاش بلاکم میکرد
کاش توهین میکرد
کاش با دخترها میدیدمش
چجوری دوسشنداشته باشم دیگ
تاکی صبرکنم ایا زنده میشه
کاش روحش بشه بارون
بباره روم
بشه نسیم حسش کنم
بشه پروانه
پرنده
کاش بفهمه چقدد دلتنگشم
چقدددد منتظر دیدارش
وای عمرطولانی نمیخوام
میخوام کمترباشه حداقل ببینمش
نمیخوام چهرش از ذهنم بره
کاش پیرمیشد موهای سفیدشو میدیدم
کاش با حضورش
مصرعی از عشق اون با
مصرعی از عشق من
شاهکاری میساخت
در دیوان عشق
نکنه من خیلی عاشق بودم
ک خودمم فراموش کرده بودم
میگن یه چیزو خیلی بخوای ازت میگیرن
برگرد
قول میدم عاشقانه نپرستمت
