آقا چند وقت پیش تولد شوهرم بود، منم چون واسه ادامه تحصیلم خیلی کمکم کرده بود خواستم واسش سنگ تموم بزارم، دیگه از چند وقت قبلش شروع کردم برنامه ریزی و کادو خریدن و اینا
حالا ببینید من به فکر این آقا بودم با چه آب و تابی کارامو انجام میدادم، شاید یه هفته قبل تولدش یه شلوار بگ براش گرفتم که اون روز بهش کادو بدم ولی باید زودتر تن میزد که اگه مشکلی بود عوض کنیم، خیلی خودم دوسش داشتم، وقتی هم که پوشید خیلی قشنگ بود، فقط یکم وزنش سنگین بود و با چیزایی که همسرم همیشه میپوشه خیلی متفاوت بود، انگار معذب شد گفت من خوشم نیومد، منم که مرغم یه پا داره🤣
عصبی شدم گفتم یا همینو میخوای یا جرش میدم😐😑😅 اونم گفت جر بده😐😐😐 منم گرون خریده بودم دلم نمیومد ولی خیلی مصمم بودم که دعوا رو ادامه بدم😑😑😑 به چت جی پی تی عکس شلوارو فرستادم گفتم با قیچی جرش بده،گفت باید پول بدی😃 منم که خسیسسس🤣🤣گفتم برو تو هم مثل بقیه منو درک نمیکنی🤧😭 گفت چی شده عزیزم، دیگه من درد و دل کردم و اینا
اونم یه متن آماده کرد که من با شوهرم طبق اون صحبت کنم که اون بفهمه من با چه عشقی این هدیه رو خریدم و توقع دارم زمان بده تا این لباس به تنش بشینه و چون من دوست دارم اونو تو این لباس ببینم کوتاه بیاد (حالا متنش نمیذارم ولی قشنگ بود)
آقا من این متن به شوهرم فرستادم (البته با اندکی تغییر) از پشت گوشی معلوم بود چشماش قلبی شده استیکر قلب و ماچ بود که میفرستاد😂😍
دیگه گیر نداد تا من همه ی کارارو انجام دادم، تاپیک های جارو در واقع مربوط به تولد شوهرم و عنوانش ن فیکه می تونید بخونید
من اون شلوار رو با یه تیشرت لانگ ست کردم (شوهرم ساده میپوشه هیچوقت همچین چیزایی تن نزده) وقتی با هم پوشیدشون آنقدر شیک شده بود ماشاالله که نگم براتون😍 اول میخواست ازم قایم کنه که خوشش اومده (شاید از روی غرور🤣) ولی آخرم نتونست به زور از تنش درآوردم🤣🤣🤣