بچها من تو دانشگاه پام آسیب دید کلا تاندون پام آسیب دید و استخونم ترک خورد بعد داداشم شب خونمون دعوت بود،۱ سال و نیم ازدواج کرده
بابامم سرکار بود ،من وزنم سنگینه بابام بنده خدا نمیتونه اصلا بلندم کنه چون اصلا پامو نمیتونستم تکون بدم همینجوری مونده بودم باد کرده بود خیلی درد داشت
حسود هرگز نیاسود
چطوری بعضیا ضایع بازی در میارن من از حسادتم پارع بشم حفظ ظاهر میکنم
بعد داداشم اومد خونمون قرار شد اون منو تا اورژانس ببره چون میگم وزنم سنگینه داداشم فقط میتونس کمکم کنه
بعد منو داداشم خیلی باهم خوبیم جوری ک من پارسال ۵۵ میلیون بهش پول دادم شرایطش ید بود درحالی ک خودمم یه تیکه طلا نداشتم بعد هنوزم اسم پول نیاوردم کلا بهش گفتم ولش کن نمیخواد بدی
خلاصه طفلی منو برد یه دو ساعتی اونجا بودیم و پامو گچ گرفتن اومدیم خونه
وای زنداداشم چنان تو قیافه بود جواب سلامم بزور داد اصلا
رفت تکی نشست سر سفره شام برا خودش غذا کشید شروع کرد خوردن
درحالی ک مامانم و داداشم کمکم میکردن بیام از پله ها داخل
بعد امروز دیدم منو تو اینستا هاید کرده کلا
از هرچی زن داداشه متنفرم😖😖😖
الان ب چی حسادت کرده ب این که پات شکسته؟؟
اوایل ازدواج زنا انقد حساس میشن به شوهرشون اصلا برات مهم نباشه .اونم خودش میدونه وخداش
