حق با منه یا شوهرم

چه رفتارهای عجیبی میکنید واقعا. هرچی اختلاف و کدورتت با خانواده همسرت بیشتر بشه فاصله ات با همسرت هم بیشتر میشه. بنظر من که کوتاه بیا و تموم کن این قائله رو اگه زندگیت برات مهمه.

کش نده مادر شوهرت دعوت کن  بگو شعلت دوست داری 

به هر حال زندگیه و شما هم تقریبا تازه عروسی تا قلق و رفتار همدیگه دستتون بیاد باید گذشت کنید اینبارم شما گذشت کن و دعوتشون کن اما به همسرت بگو که من عجولانه رفتار کردم ولی قبلش رفتار تو غلط بود که مسائل خصوصیه منو به مادرت گفتی

خداوکیلی از راه حل های نی نی سایت استفاده نکردی؟همش بداخلاقی و حد مشخص کردن و...

بابا زندگیتو بکن.حالا یه حرفی زد پیرزن..ب شوهرت میگفتی ک دلم نمیخواد مساعلمونو ب بقیه بگی ک حق دخالت و اظهار نظر ب خودشون بدن.بعدا هم بالاخره زمان و مکان مناسب رو پیدا میکردی ک ب مادر شوهرت بگی.هیچی تو حاضر جوابی نیست غیر از تلخی و اعصاب خردی.بخوای نخوای اگر خونواده شوهرت باهات کج بیفتن رو روابط خودت و شوهرت اثر منفی داره و کم کم رابطه ی شوهرت با خونه ی شما هم ب اینجاها کشیده میشه.الانم تو ک حرفتو زدی رفت شوهرت با این حرف ک بیا دعوت کنیم میخواد ک کدورت ایجاد نشه .کشش نده.الان وقته دلبری برا شوهرته.بگو با اینکه ازشون ناراحتم ولی بخاطر تو چشم...بخدا صدبار دیگم دعوت کنی اینبار تو ذهن شوهرت می مونه

وقتی ب 

شوهرت گفتی و اثر نداشت باید خودت میزاشتی تو یه موقهیت حضوری بحث و میکشوندی ب اونجا حالا غیر مستقیم یا هر جوری جو بد نمیشد با زبون خوش میگفتی.اگر ادم درستی باشن اینجوری بگی هم میفهمن اما اگر درست نباشن با دعوا و خط و نشونم نمیفهمن و فقط تو پیش شوهرت عروس بده میشی.بعدم بهت بگم مردا همه همینن بخدا.جوگیر.حالا خدا میدونه رو چ حسابی پیش مامانش این حرفو زده ،خواسته بهت افتخار کنه یا هر چی.بهرحال ساده ن مردا.تو گوششونم نمیره حرف ما.بخصوص نسبت ب خونواده شون.باید بگذری و برا خودت جنگ اعصاب درست نکنی.

نگاه الان وقت گفتن اینا و لجبازی نیست

من9سال زندگی کردم گوش کن

وقتی شوهرت میگه تومطیعم نیستی و حرف گوش نمیدی زنگ خطره الان تو لج کنی دیگه هرچی مادرش بگه قبولشه هرچی حت خادج بحث و دعواتون

حالا تو درست عمل کنی برعکس میشه

میدونم سخته و غرور داری ولی خب باید سیاست ب خرج بدی ی زنگ میزنی رو بلنگو بزار ک نتونه چیزی بگه بگو اسم شوهرت ک گفته دعوتتون کنیم تشریف بیارین جلو شوهرتم بزنگ

ی غذا شیک و خوشمزه بپز خوبم رفتار کن ن خوش بش نه بی محلی

بحث اقتدار شوهرته اونا حتما گفتن زنت حرفپون زده و سراز خوده حرفت گوش نمیده ک داره ب توفشار میاره بزنگی

ااین کار کن ک شوهرت ب حرفت باشه

اصلا اینجا اونا مهم نیستن ففط تو و شوهرت مهمین

بزار حرمتا بینتون حفظ بشه

اقتدار شوهرت حفظ بشه

ک اونم جبران کنه برات

زندگی متاهلی همینه باید چار چنگولی بچسپیش

اون بی احترامی کرد خب باشه میخای بینتونم جدایی بندازه؟

این ی جرقه برای فاصله بینتونه حتی شوهرت هیچی هم نگه

بعدم تا کی میخای دعوت نکنی؟اومدیم اصلا معذرت خواهی نکردن

اتفاقا شوهرت گفت بیا بریم خونشون بگو چشم بریم

نگاه اسمون ب زمین ک نمیاد دوسه ساعت میاد؟

تحمل کن تا بره 

فکر زندگیت و تومشت گرفتن شوهرت باش

ببین اینجا اصلا بحث مادر شوهر نیست اون اصلا ب درک 

بحث اینه ک تو نشون بدی حرف شوهرت برات مهم بوده و قبول کردی بخاطر اون