بابای دخترام یه خاله عوضی داره ب معنای واقعی کلمه از اون زنای سلیطه سلطه گر عقده ای بی احترام ک خودش واسه خودش ب اوسونه های مادر شوهر و خواهر شوهر میگه زکی در حدی ک یه بار ۲ نصف شب به همراه مادر شوهرم و خواهرای دیگش ک خالهای دیگه شوهرم باشن اجدن خونمون و یه زنی رو اوردن ک بگن اره زن دوم گرفتن بد نیست و این خانوم کوچیک خونه بوده و خیلی کمک خانوم بزرگ میکرده چون خانوم بزرگ ۳ تا دختر داشته شوهرشو خودش داماد میکنه و این خانوم کوچیک ۲ تا پسر میاره و ۱ دختر و خییییلییی با هم خوبن و ۰۰۰
این یه نمونه از کاراش هستین بقیشم بگم ک ماجرا از چ قراره
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
شوهر شما عادی نیس من جات بودم پاره که نه یه بلایی به سرش میاوردم............. بزن تو دهنش یعنی چی این حرفای مسخره💔🥺
فارابی می گوید من مدینه ای یافتم به نام فاسقه که مردم ان حق را می دانند از ان گریزانند اما من می گویم بین دانستن حق و عمل به ان یک شجاعت و فکر فاصله هست
استغفرالله انگاری خاله به شوهرت نظر داشته فکر کنم به جای داماد به چشم همسر می دیده استغفرالله
نه برا لج من این کارا میکرد از من خوشش نمیامد و حتی خواهر شوهرمم بگم چ غلطایی میکرد برا حرص دادن من اینا یه کارا کردن تو زندکی من ک واقعا حالم از خودم بهم میخوره میگم واقعا تو چ اسکلی بودی این همهههه تحقیر و توهین تحمل کردی خاک بر سرت همیشه خودمو وش میدم بابت مظلومیت بی جای خودم تو گذشته تلخم
چرا طلاق مهریه ات بذار اجراشوهر شما عادی نیس من جات بودم پاره که نه یه بلایی به سرش میاوردم......... ...
اون کارم کردم خواهر هیییچییییی ب هیییچی رضایت دادم چون وعدهای گوز زیهدی داد ک همش توهمات و تراوشات مغزش بود و پوچ بود و منم خسته شدم از دویدن تو دادگاهای و دادگستریها خدا شاهده از جونم سیرم
اون کارم کردم خواهر هیییچییییی ب هیییچی رضایت دادم چون وعدهای گوز زیهدی داد ک همش توهمات و تراوشا ...
برو اینبارم کم نیار تا به گوه خوردن بیفته وقتی افتاد بگو چندتا شرط داره اینا رو به طور قانونی ثبت کن تا نتونه حرف اضافی بزنه🙏🫠
فارابی می گوید من مدینه ای یافتم به نام فاسقه که مردم ان حق را می دانند از ان گریزانند اما من می گویم بین دانستن حق و عمل به ان یک شجاعت و فکر فاصله هست
چرا طلاق مهریه ات بذار اجراشوهر شما عادی نیس من جات بودم پاره که نه یه بلایی به سرش میاوردم......... ...
برام دعا کنید فقط شرایطم واقعا خاصه دقیقا پرونده دارم از گمانم اردیبهشت ماه یا خرداد تو شورای حل اختلاف شرایطمو گفتم منو گذاشت خو لیست اولویت ها و بارها زنگ زدن ب شوهرم و خانوادش ک بیان و نیامدن و همچنلن پرونده بازه و من تو خونه اونا هستم و زندگی میکنم و همین ماجراها هم هست خسته شدم از جونم این مردیکه هم دو قطبی داره اصلا هیچ جور نمیتونم تحملش کنم از طرفی خانوادم جلومن ن کنارم فعلا دارم تمام زورمو میزنم طراحی نظام قبول بشم ب درامدی برسم
شوخی کردم اینو آخه جا نبوده برای بوس کردن لب و گردن آخه
بخدا از لباش و گلوش میبوسید بی کار نیستم خودمو مدیون اون موجود بکنم اینجام کسی کسیو نمیشناسه ک بخوام دروغ بگم ولی حقیقت اینه اون بخاطر هوس اون کارو نمیکرد دقیقا برا حرص دارن من میکرد ببین چ پلیدیه
دختر به درک که حرفات و ضبط کرده،یه چیز میگم گوربابای خانواده ات بذار حرفت و باور نکنن،بخدا من یک شوهر سگی دارم که دومی نداره اما اصلا زن باز و اینا نیست خانواده شم جرات نمیکنند به من بگن بالای چشمت ابرویه وگرنه همین شوهر سگم جرشون میده،من شوهرم خیلی دست بزن داشت قبلا الان نداره با اینکه ازش متنفرم،باز میگم صد رحمت به این
اگه شوهر من بهم بگه می رم دخترخاله مو میگیرم دیگه روی منو نمیبینه