نه من فقط یه جا رو گفتم مولودی مامانش هست نه همه جا من اصلا نمیخوام حاج خانم منو بپسنده
من میخوام یکی باشه سکوی پرتابم من اینجوری نیستم بیکار و بیعارا من آب ندارم شناگر ماهریم من اگه یکم خانواده پولدارترین داشتم الان وضعم این نبود حداقل یه عمل دماغ داشتم یکم به چشم بیام بعدم بگن حرف اونا مهم نیست
مهم اینه اونوقتی که با طلا و کیف چرمی و کفشهای چرمیم رفتم خونه هاشون و پا گذاشتم تو خونه شون چشمشون کور بشه همه این سالها من ته مجلس بودم و حس حقارت داشتم