مامانم خیلی تو خونه زحمت میکشه ولی از لحاظ جنسی با پدرم نزدیک نیس.
چون پدرم باهاش اخلاقش خوب نیست و به بچه هاش بیشتر اهمیت میده تا اون. بابا به مامان چندان اهمیت نمیده و باهاش بداخلاقه.
هر وقت بینشون بحث میشه مامان میگه من وظیفمو انجام میدم ولی چون باهام اخلاقت خوب نیست و بهم اهمیت نمیدی از لحاظ جنسی نمیخوام نزدیک باشیم. میخوام فاصله بگیریم.
پدرم هم میگه پس من برا خودم یه فکری می کنم! بزار بچه ها یکم بزرگ شن من میرم ازدواج می کنم.
مامان هم میگه برو بگرد برا خودت پیدا کن ازدواج کن. برام مهم نیس.
امروز آبجیم دید بابام پشت گوشی با یکی حرف میزد که وقتی آبجیمو دید یهو هول شد.
من میگم تقصیر هردوشونه.
نظرتون بگین.