2777
2789
عنوان

شکست عشقی بد دردیه درد بی درمونه بخدا

| مشاهده متن کامل بحث + 345 بازدید | 56 پست
اخه منطق باشه بهتره.اینایی که اکثرا جدا میشن از روی احساسه.

بابا من باهاش نبودم بخدا برای تمام عمرم حاضرم انتخابش کنم احساس نیس

او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
بمیرمم برا دلت🥺الان شرایط تو رو دارم

😭😭🥺ابجی میشه باهام حرف بزنی؟

او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چرا بهش نمیگی

بهش گفتم خواهر ولی اصلا جواب پیاممو نداد

او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
بگو عزیزدلمخودت رو سبک کن فدات بشم

درخواست میدم

او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
رفتی طرفش برای منت کشی؟ من رفتم قبول نکرد

وای منم رفتم قبول نکرد

الله❤️ نیومد روی زبونم که بگم بی تو چی هستم:) که بگم دیوونتم من زندگیمو به تو بستم؛ شاید اونجوری که باید قدرتو من ندونستم…

ابجی خیلی ناراحتم دارم می میرم بخدا

الهی فداتبشم مننن 

میفهمم چی میگی چون خودمم تجربه اش رو داشتم 

اینقدر داغون شدم که نگو...

ولی تموم تلاشمو کردم خودمو سرگرم کنم و با دوستام برم بیرون و خرید و مهمونی و اینطور چیزا تا بالاخره کم کم تونستم کمتر بهش فکر کنم

و هر چی هم زمان می‌گذشت بیشتر بی اهمیت میشد برام و تموم چت هامونو و عکسامونو و شمارشو و هرچی که باعث می‌شد یادش بیوفتم رو پاک کردم 

و الان که دارم اینجا بهت این حرفا رو میزنم میفهمم چقدر احمق بودم که بخاطرش اشک ریختم و..

در واقع الان میفهمم که هیچکس ارزش نداره خودمو بخاطرش اذیت کنم تکرار میکنم هیچکس!

این حرف منو چند وقت دیگه میفهمی:)

خودشیفته اس؟ به نظرت اگه تو قلبشون هنوز دوس داشتن باشه برمیگردن؟

واسه من خودشیفته نیست ولی مغروره

بعد اینکه نا امید هم هست اخه تو شرایط وضع مالی بد و شرایط کارش بد حتی دادگاه داشت ولش کردم سر چیز چرت و پرت

بعد دو ماه رفتم سمتش گفت دیگه درست نمیشه اینا

الان شش ماه شد

بنظرم اگه قسمت باشه برمیگردن 

ربطی به دوس داشتن نداره

الله❤️ نیومد روی زبونم که بگم بی تو چی هستم:) که بگم دیوونتم من زندگیمو به تو بستم؛ شاید اونجوری که باید قدرتو من ندونستم…

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز