به دخترت بگو دخترم به نظرت تو آدم کثیفی هستی ؟
میگه نه
بعد بگو درسته منم همین فکر رو میکنم
همدلی کن
درکت میکنم مامان وقتی کسی به آدم همچین حرفی بزنه حس بدی ممکنه بگیره تو هم حس بدی گرفتی که این حرف رو زد ؟
میخوای در مورد حسی که تجربه کردی حرف بزنی ؟
روی احساسش اسم بذار ، بذار بدونه که احساسش معتبره
تعجب کردی ؟ ناراحت شدی ؟ ناامید شدی ؟ حس خجالت بهت دست داد؟
حالا کمک کن بالغانه فکر کنه
به نظرت چرا فلانی این حرف رو زد ؟
(به این فکر کن که اونم یه بچه ست با زاویه دید کودکانه نه سفیدش کن نه سیاه بذار دخترت فکر کنه و کمکش کن )
چون دوست نداشت کسی به دفترش دست بزنه این حرف رو زد؟
شاید همه چیز توی ذهنش کثیفه مامان میدونستی بعضی آدما تعریف سالمی از تمیزی و کثیفی ندارن ؟
بعد براش مثال بزن
این عینک رو ببین اگر کثیف باشه و بذاری روی چشمت همه چیز رو کثیف میبینی
من این عینک رو میذارم جلوی چشمت حالا دستم رو میگیرم جلوت ، به نظرت دست من کثیف میاد درسته ؟
عینک کثیفه ولی تو اگه ندونی که شیشه عینک کثیفه ممکنه فکر کنی که دست من کثیفه
یه بیماری هست به اسم وسواس که مثل این عینک کثیفه توی چشم عمل میکنه و طرف فکر میکنه همه چیز کثیفه در حالیکه کثیف نیست
تو حسی که به خودت داری چیه ؟ فکر میکنی تمیزی ؟ منم همین فکر رو میکنم پس همین کافیه و تعریف دوستت از تمیزی مشکل داره
بعد کمکش کن رابطه شو درست کنه و مرز بذاره
به نظرت چطوری میتونی به دوستت بفهمونی که نباید این حرف رو بهت بزنه ؟
بهش راه حل نده اول بشنو ببین چی میگه فقط کمکش کن رفتاری که بروز میده سالم ترین شکل خودش باشه
مثلا میگه نمیخوام دیگه باهاش دوست باشم درجا نزن توی راه حلش
یا ممکنه بگه این دفعه خواست به وسیله م دست بزنه بهش میگم کثیف دست نزن
سریع اصلاحش نکن فقط بگو به نظرت چطوری میتونی بهش بگی این رفتارش اشتباهه ؟ این طوری میتونی به این هدف برسی ؟
کمکش کن یه راه درست پیدا کنه و بعد تحسینش کن
بگو فکر خیلی خوبی به ذهنت رسید به نظرم به این میگن مدیریت روابط و تو توی این مسأله داری خوب عمل میکنی بهت افتخار میکنم دختر خوبم
کلا بچه رو قسمتی از راه حل ببین بذار خودش راه حل بده بچه ت نه سالشه دیگه کاملا باید مسلط باشه که روابطش با دوستاش رو چطوری مدیریت کنه هر چقدر تو دخالت بیشتری کنی دخترت اعتماد به نفسش پایین تر میاد