من انقدر خنگ و احمقم بعداز هرمهمونی خودمو سرزنش میکنم که وای چرا فلان کارو کردم چرا فلان حرفو زدم نکنه کسی ناراحت شده باشه و هزارتا فکر دیگه
حسرت به دل موندم یکبار بعداز یه مهمونی مغزم اروم باشه
اگه دریده بودم میگفتم هرچی گفتم خوب گفتم به درک و چیزی مهم نبود برام