مزخرف به کوزتی گذشت،همه ی کمدارو ریختم بیرون ات و اشغالاروجمع کردم و تمیز کردم و مرتب چیدمشون، رفتم یه ساعت پیاده روی و دو، بعدشم اومدم اش کشک پختم و لباسارو شستم و پهن کردم، البت ماشین شست ولی من خسته شدم رفتم پهنشون کردم اللنم کمرم انگار نصف شده کاش میشد بکنم بزارمش یه گوشه و راحت بخوابم 🚶♀️🚶♀️🚶♀️🔪
صبح تا ۴ کارگر داشتم
بعدش لوازم فریزر و رفتم تحویل گرفتم تو ترافیک سنگین
شام گذاشتم البته نیمه آماده بود
خیلی پرکار بود امروزم
الانم همسر پیله کرده بریم پیاده روی
منم همش میگم زوده حالا
تا بلکه از سرش بپره
رابرت امروزم عین... بود
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
13 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
