روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
الله اعلم من شنیدم ۲ قسمت داره خب یکیش که واسه آرامش روحی و حرکات ورزشی کشش و جسمی هست اوکی هست تا آخرش هم کسی بره ولی تو ابعاد مذهبی اش وارد خرافات هندویی و اینا میشه اونا جایز نیست
اگه قلبت زیبا باشه ببازی هم بردی شاید ادما نبینن اما خدا میبینه واسه ما حرف از رفتن میزنی ؟ تو نمیدونی از بچگی به ما یاد دادن جای خالی را با گزینه مناسب پر کنیم https://daigo.ir/secret/71666606131