اوایل خیلی خوب بود .الان خیلی عجیب شده .چندباری خواستم برم بیرون خیلی سوال میپرسه کجا و برا چی میری یه بارم گفتم میخوام برم سرکار گفت نمیخواد.ینی چی شده و من چکار باید بکنم ؟تا اخر عمر باید تو خونه بپوسم؟خسته و زده هم میشم بخوام برا نیم ساعت بیرون رفتن کلی براش توضیح بدم
صبحها دوست دارم کمی بیرون میرم ولی اینکه شوهرم خواب باشه بیدار بشه بگه کجا میخوای بری و چرا یا بعدازظهر همین طور کلافم میکنه.همین باعث شده خیلی افسرده بشم
خب منکه شوهر ندارم در این باره راهنمایی کنم😂، ولی از نظر من اگر موقعی که همچین خواسته هایی ازتون داره شما جبهه بگیرین و رو رفتار خودتون پافشاری کنین دیدش نسبت بهتون عوض میشه و ممکنه کینه ای بشه اما اگر نرم صحبت کنین و خواسته هاشونو براورده کنین نه اینجوری که این حس رو بهش منتقل کنین که اون ناظر بر تمام کارهاته و انگار که تو زیر سلطه اونی و حرف حرف اونه همیشه ، بالاخره همسر شماست و احتمالا قلقش دستتون اومده فقط باید با پذیرش حرف هاش و نشون دادن اینکه بهش اهمیت میدی اعتماد اونو جلب کنی و در کنارش توضیح بدی که تو این کارو فقط چون به خواسته اش اهمیت میدی انجام میدی وگرنه واقعا برات سخته این کارا ، مطمئنا اونم رام میشه اگه ازش بخواین که درباره خواسته هاش از شما یکم فکر کنه و خودشو جای شما بزاره