با خانواده شوهری که حسودن و همیشه همسرمو دلسرد میکنن که از اهدافش پا پس بکشه به عبارتی دوست دارن هشتمون گرو نهمون باشه
چیکار کنم؟
نمیذارن بیزینس خودمون رو شروع کنیم
خودشونم هیچ کمکی بهمون نمیکنن
اما همیشه مانعمون هستن
همیشه ام مقایسه میشه و سرخورده
تو خونمونم دعای دهن بند و محبت میندازن!
حس میکنم پدرمادر واقعیش نیستن
قطع رابطه
فقط دوری
مادرشوهر من میگه بچه نیارید شاید جدا شدید یا میگه فرش زیر پامو النگو دستمو میفروشم فقققققط طلاقش بده ریدم تو این سرنوشت اه
دعای زبون بند بگیر
راهکار اینه که کاری که میخوای بکن به هیچکس نگو راه خودت برو چراغ خاموش هم برووو نزار احدی بفهمه
قطع رابطه هم راه دوم آرامش و آسایش و همه چی باهاش میاد.
باید قاپ شوهرتون بدزدی و با حرفات به طرف خودت بکشونه بعد اون کاری که دلت میخواد رو انجام بدی با خانوادش هم اصلا صمیمی نباش بی احترامی هم نکن و سعی کن زیاد خونت نیان
من خواهر شوهر هستم😅
ولی بشدت با مادرم برخود میکنم که با عروسمون رفتار خوب کنه حتی من شدم آدم بده ولی بزار باشم
خدا از من راضی باشه بخدا دلم میسوزه بر عروسمون و اینقدر مادرم بد هس که نگم براتون😐😑
روزش گریه کردم گفتم از این بدبخت چی میخوای چیکار میکنه مگه باهات 🥲
