من چندین سال پیش وقتی نوجوان بودم با یه پسر مجازی اشنا شده بودیم طوری بود که فامیلیمون باهم بود یکم صحبت که کردیم گفت فکر کردم دختر عموم هستی چون اسممون یکی بود خلاصه گذشت چند بار اومد منو دید شهرمون از هم خیلی جدا بود و سنمون هم کم بود ازم ۳ سال بزرگتر بود پدرش تازه فوت شده بود افسردگی داشت وقتی باهم بودیم حال و هواش عوض شده بود و خیلی بهم وابسته بود خلاصه گذشت میخواست بره سربازی منم خواستم ولش کنم چون هیچوقت حاضر نمیشدم با فردی باشم که الکل مصرف میکنه بیش از حد سیگاریه فامیلاش همش مواد میکشیدن و یهو ترکش کردم گذشت و گذشت من با همسرم اشنا شدم ازدواج کردم و باردار بودم ولی اون همش از رفیقم پیگیرم بود و اونقدر دوستم اومد گفت که باهاش حرف بزن و فهمیدم دوستمو هم اشتباه انتخاب کردم اونم بلاک کردم رابطم رو تموم کردم حالا چند روزیه دوستم زنگ میزنه بهم ولی جوابشو نمیدم از طرفی هم همسرم شک کرده میترسم همه چیو بفهمه بنظرتون سیم کارتمو عوض کنم یا چی راهکار بدین لطفا؟؟؟؟
نه درخواست دوستی نه تگ و نه ریپ جواب نمیدم 🥴 فقط میگم میرم ، میتونی خودتو مثل کاغذ پاره کنی تا بلکه جواب ت بدم ، زیر دوش یادت نره بری تا سوختن ت خوب بشه
از این دوستا واقعا باید فاصله گرفت یکی از دوستای منم با اینکه متاهل بود دوست پسر داشت منم نمیدونستم گفت شوهرم میاد دنبالم ما جایی بودیم دوتا پسر اومدن فهمیدم اوضاع از چه قراره گیر داد باهاشون بیرون بریم ! اونم تو شهرستان کوچیک ! خاک توسرش