این وقت شب پسرم تصمیم گرفته بیدار بشه و نه شیر بخوره و نه بخوابه و نه هیچ کاری. فقد بیدار بشه و دست و پا بزنه و منم از ذوقم بشینم زل بزنم بهش.
خدایا شکرت بابت تصمیمی که برا زندگیم گرفتی و این دسته گل رو واردش کردی
با اینکه دارم از بی خوابی اذیت میشم ولی عاشقانه دوستت دارم پسرم.
با اومدنت زندگیم عاشقانه تر شد.