مثلا فامیل های من هر دو خانم اتفاقا گفتند اصلا بچه ناتنی را نگه نمیدارند .یکیشون اصلا پاش را عروسی پسر ناتنی نزاشت .مریض شد .شوهرش زن دیگه گرفت .بار دوم خواست زن بگبره پسر ناتنی گفت برو زن سابقت را یعنی را مامانم بگیر. چون خانمش سالها بعد مریضی شدید گرفت .دختراش همه طلاق .دو بار طلاق سه بار ازدواج .
یکی دیگه سه بچه ناتنی داشت .نگه نداشت .اصلا محل نمیزاشت .بعد سالها مریض شد .غش میکرد .دخترش هم مریض بدنیا اومد .انگار سندروم داشت .
هرکی را دیدم نخواست بچه ناتنی را گرفتار شده
مادر ناتنی مادربزرگم دچار جنون شد .اون هم نخواست .