فقط صبح ساعت ۶ و نیم یه بستنی خوردم که مدیرم انقدر تیکه انداخت تو سرما بستنی خوردم🤦♀️🤦♀️🤦♀️🤦♀️
اومدم نودل خریدم دوستام ازم گرفتنش😑تازه کارتمو برداشتن رفتن باز خریدن برای خودشون
قبل مدرسه مامانم دعوام کرد تا صبح درس خواندم گفتم مگه خوبه مثل بقیه ۲۴ ساعت بیرون باشم و بیخیال درس کارد برداشت گفت می کشمت با این خفه نشی،تغذیه هامم پرت کرد تو حیاط کلی فوحش داد منم برش نداشتم تا رفتم مدرسه گریه کردم ولی یه مدیری دارم خیلی باهام خوبه انقدر شوخی کرد کلا یادم رفت.....ولی اومدم خونه مامانم گفت قیمه درست کردم برو بردار بخور آماده خور منم نخوردم الانم رفتم غذا بخورم باز دعوام کرد پاشدم
نمی دونم از دست مامانم چیکار کنم برای هرکی تعریف میکنم میگه مامانت روانیه ولی اصلا اخلاقش با خواهر برادرام اینطور نیست آخه من چه مشکلی دارم من چمه که انقدر همه ازم متنفرن مامانم همیشه میگه خیلی دلم می خواد خبر مرگت بشنوم