ببین ، بذار رک و رو راست بگم
همه اینایی که مودبانه و غیر مودبانه با گذاشتن پست میخوان منصرفت کنن ، یه نگرانی دارن
اونم اینکه:
فیلتون یاد هندوستان کنه ، فکر انتقام از اون خانم به سرتون بزنه ، نمی دونم مادر بودن خیلی سخته ، همه چی هم پول نیست ، شما ساده میگید یه هفته بچه ها پیش من یه هفته پیش باباشون ، بچه ها سر در گم میشن ، اگه همسرتون بعد شما ازدواج کنه چی ؟ اگه خانومش کرم بریزه و نذاره برنامه نگهداری بچه ها طبق میل شما جلو بره چی؟
اگه حامد به خاطر شما خانومش رو طلاق بده و شما رو راضی به ازدواج کنه چی؟ این وسط بچه ها چی میشن؟
یه بار چشماتون رو ببندید تصور کنید با حامد ازدواج کردید و مثل خیلی از عاشق و معشوق های دیگه با هم نساختید و طلاق گرفتید و حالا هر دو ازدواج مجدد کردید ، وجود تون رو خالی از وجود حامد کنید ، قلبتون رو عاری از عشق حامد کنید ، اونوقت جایی واسه عشق به همسر فعلی تون باز میشه!
شما راست میگید ، ولی اتفاقی هست که افتاده ، نباید میشد ولی شده ، وقتی از هم جدا بشید در بهترین شرایط هم بچه هاتون احساس خلع خواهند کرد ، شک نکن ، بچه ها نیاز دارن تا پدر و مادرشان رو کنار هم ببینند نه هر کدوم رو جدا تو یه خونه دیگه!
امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیرید و واسه بچه هاتون بهترین ها رو می خوام.
حق همسرتون این نیست که دوست نداشته باشینش، اون شما رو همه جوره پذیرفته ، وقتشه که شما هم دوستش داشته باشین.