2777
2789

یکی از دوستام چندین سال پیش با یکی ازدواج کرد

بعد ما همه مجرد بودیم

به خاطر رفت و آمد و خوشگذرونی با مجردا زندگیش و نابود کرد

الان همه ازدواج کردن و خوشبختن ، و محل سگم بهش نمی‌دن و قدر زندگیش و میدونن

و این همینطور بدبخت مونده

از بس کم عقل بود

نمیدونم چرا من حرصی شدم

آدم به خواهر خودش اطمینان نمیکنه ، چرا اینقدر دوستاتون رو غم خوار زندگیتون و همه ی زندگیتون میدونین

هر چیزی حدی داره

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یعنی چی به خاطر رفت وآمد با مجردا زندگیشو نابود کرد ؟ ؟

شبیه مجردا رفت و آمد میکرد

تا صبح بیرون بود انگار نه انگار شوهر داشت

کلا مسافرت های مداوم می‌رفت

الان اینا ازدواج کردن همشون ،اینقدر قانون مند شدن ، قدر زندگیشون میدونن

آره خودش میگه زندگیمو خراب کردمالان به رفتار های اینا دقت میکنم از خودم ناراحتم چقدر به زندگیم بی تو ...

کاش مامانش یکم نصیحتش میکردزندگی مجردی ومتاهلی زمین تا آسمون فرق داره 

اشتباه بوده دیگه کارش آخرش چی شد ؟ طلاق گرفتن؟

طلاق که نگرفته ولی ، زندگیش مثل قبلنا خوش و خرم نیس

از بس ساده بود

من نمیدونم چرا حرصی شدم

اون زمان این دوستام بهش میگفتن شوهری هستی چقدر ، در حالی که اصلا اینطور نبود 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792