خب خبم نمیاد
بقیه شو من میگم
مادر شوهره زنگ زده گفته زنگ زدم حلالیت بگیرم استارتر هم گفته نه من نمیبخشم اونم میگه انقدر به تو حرف تلخ زدم سرطان زبان گرفتم تو منو نفرین کردی حتما
استارتر هم میگه آره من نفرین کردم
بعد یهو مادرشوهره از توی گوشی میاد بیرون و یه چک میخوابونه زیر گوش استارتر که چرا منو نفرین کردی و الان با همین زبونم نیشت میزنم
بعد یهو زبونش دو متر دراز میشه و مستقیم میره توی چشم استارتر
تا درودی دیگر بدرود