دوستان گلم اگه خوشتون از تاپیک نمیاد ترکش کنید❤️
من یه مشکلی که دارم بخاطر اوضاع پیچیده زندگیم بوده یا نه نمیدونم، یه سری مشکلات باعث شدن من الان اصلا خوشبختی رو هیچ طرفی احساس نکنم، هر طرف نگاه میکنم صدای مرگ میاد ازش نمیدونم چرا ولی خیلی دنیا برام غیر قابل تحمل شده هیچ کاری نمیتونم بکنم بی که ناراحتم و میگم خب که چی خوشبختی و بدبختی آخرش همه ما از یاد میریم انگار اصلا نبودیم کسی بوده مثل من باسه؟ من بعد مرگ مادربزرگم اینطور شدم
من اینطورم
برو تراپی
افسردگی داری
نه
این افکار خیلی خطرناکه بنظرم
ببین خانوم مرگ حقه و باید جوری بهش نگاه کنیم ک انگار جزوی از زندگیمونه و همینطورم هست شما هم کم کم برات عادی میشه و برمیگردی ب روال قبل
منم اینجوریم ب هیچی دل خوش نیستم🥲
منم دقیقا اینطوری ھستم بعداز مرگ خواھرزادہ ام اینطوری شدم ۔ نہ تا فردا امید زندہ موندن دارم و بہ ھیچ چیز این دنیا ھم اھمیتی نمیدم چون موقتی اینجام و ھرآن ممکنہ بمیرم
منم همینم
بریم پیش روانشناس یا روان پزشک میتونه کمکتون بکنه
منم یکم این طوری شدم این روزا خیلی به مرگ فک میکنم شب موقع خواب حتی صبح بیدار شدن اولین چیز میاد سراغم مرگه به اینکه بعد مرگ همه چی پوچ میشه نیست و نابود میشیم حس هولناکی بهم دست میده با خودم میگم اگه اون دنیا نباشه یهو همه این خاطراتمو عزیزانمو به کل از دست میدم همون طور ک قبل تولدمونو یادمون نیست اگر بعد مرگ این شکلی باشه چی برای همین زندگی الآنم برام خیلی سخت شده و هر سری به دردناک بودن مرگ زیاد فک میکنم چجوری میخواد جونم در بره🥺🥺🥺🥺بعد ازینکه مادر یکی از دوستام به طرز یهویی فوت کرد و بعدش مادرم دچار مریضی سختی شد این شکلی شدم هر لحظه منتظر خبر بدی بودم ک از مادرم برسه
درسته همه ی ما آخرش میریم ولی اینکه چطور زندگی کنیم روی چطور رفتنمون و زندگی بعدیمون تاثیر داره پس خوب زندگی کن و هدفتو رضایت خداوند قرار بده تا به آرامش برسی
