2777
2789

داشتیم حرف میزدیم نمیدونم چطور شد به هم دیگه تیکه انداختیم

گفتم همسرم میگهفقط درصورتی میذاره ارشد بخونم که تو خود همون شهر بخونم و رایگانشو قبول شم شهریه پرداز رو قبول نمیکنه. گفت آره دیگه همه مامان بابا نیستن که شهریتو بدن اگه آدم بودی میخوندی کارشناسیتو سراسری قبول میشدی نه آزاد. پشت کنکور میموندی میخوندی باز، بگو ک...نم گشاد بود نمیتونستم پشت بمونم. برگشتم بهش گفتم به خاطر زخم زبونای تو نخواستم پشت بمونم و حتی به خاطر زخم زبونات شوهر کردم. اگه راس میگی با کلاس رفتنم مخالفت نمیکردی و کتاب تستای دست دوم و دست سوم برام نمیگرفتی نو میگرفتی برام. برگشت گفت تو هرچی که هستی به خاطر ما هست هر آدمی که شدی ما تو رو بالا بردیمت خودت بودی الان چی بودی؟ هیچی! گفتش موندی رو دستمون تا عید میدیمت بری(عقدم). هم بابام هم مامانم هی میگن موندی رو دستمون.

منم برگشتم بهش گفتم منم برم دیگه پشت سرمو نگاه نمیکنم. گفت خدایا شکرت.

نمیدونید چقد دلم شکسته ازشون. خواهرم ششم بود نوشتنش کلاس تیزهوشان و کلی کتاب تست براش خریدن. من کنکوری بودم نه کلاس نوشتن منو و کتاب تستای کهنه گرفتن برام. خواهرم داره کلاس زبانشو ادامه میده درحالیکه مامانم اجازه نداد من کلاس زبانمو ادامه بدم و الان خواهرم لولش تو کلاس زبان بالاتر از لولیه که من ادامه ندادم. برا خواهرم دوتا هدفون خریدن، درحالیکه من بچگیم در حسرت یکدونش سوختم🥲💔 بهم پول توجیبی نمیدادن صدقه های ماشین بابامو برمیداشتم خوراکی میخریدم الان به خواهر کلاس هفتمم کارت اعتباری دادن درحالیکه برای من سال دانشگاهم کارت اعتباری دادن.

حق دارم یا نه؟

تو دوره مدرسه تو کارت اعتباری بود؟

شرایط بچگی تو با خواهرت فرق داره چون دوره اش فرق داشته

دیگه تو هم مهمونی ولش کن هیچی بهشون نگو

در مورد شوهرت و برنامه هاش و حرفهاشم هیچی ب مامانت نگو ب زندگی خودت خودت فک کن

میخام ب خانواده تم هیچی نگم برعکس همیشه اروم اروم وسایلامو جمع کنم ی روز مونده ب رفتن برم چمدون بخرم بریزم توش و برم ،بابا اگر سر کار بود مهم نیست مامانم سر کارش بود مهم نیست خانواده بودن نبودن دیدم ندیدم مهم نیست  میخام بدون ندیدن و خداحافظی کردن برم ،من اومدم ک سال اخر قشنگی داشته باشیم خیلی تلاش کردم و قشنگ هم ساختم اونا بلد نبودن قشنگی بسازن دل شکستن،اینجا ک نوشتم برای کسی ننوشتم برای خودم نوشتم چون چندین بار در طول روز امضای خودمو میخونم و هر قسمتش ی غم و شادی را یادم کیاره ک باید بمونه، ...غمگین ترین تصمیم مهاجرت بود ک خیلی طول کشید تا بپذیرم و برم دنبالش،ولی الان بابت اون تصمیم غمگین طولانی خوشحالترین و شکرگذارترینم،خوشحالم ک در کنار اصیلترین دیندارترین غیورترین فرزندان کوروش💔 نخواهم زیست *امروز دلم خواست بنویسم نزدیک ب پانزده ساله منتظرم امروز ک روزها را شمردم دلم ب حال خودم سوخت پونزده ساااال هرشب انتظار و دعا و نذر و نیاز و شکست ...دعام کنید حتی الانم با ناامیدی و خستگی نوشتم دعام کنید یعنی تموم میشه این انتظار یا اینکه من تموم میشم؟ امروز هفده مهر نذر حدیث کسا برداشتم برای انتظار میدونم ک پشت این میام مینویسم انتظار پونزده ساله من ب لطف پنج تن آل عبا تموم شد و همه چیز اونجور ک میخاستم با خوشحالی و رضایت و برکت سر اومد💕😍یادتونه اول پروفایلم نوشته بودم از سگ کمتر و اینا؟ب خاطر امتحانم نوشته بودم،اون آزمون به سر رسید با موفقیت بزرگ و خوشحالی و خوشگذرونی بزرگتر و خاطرات شیرین تر به پایان رسید♥️اونقدر شیرین ک شب ازمون مصاحبه ام اوکی شد،و تا چند روز دیگه دختر زیبای گیسو کمند چشم تیله ای می‌ره ب هامبورگ زیبا💌😅بزنید دست قشنگه را،ماشالله لاحول و لا قوة الا بالله آل‌علی العظیم استغفرالله ربی و اتوب و الیه هیچوقت از اینا ننوشتم ولی الان دلم میخاد بنویسم♥️💝😌

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شرایط الان با دوره نوجوانی شما فرق کرده، الان کلاس تیزهوشان و موسیقی و اینجور چیزها به شدت مد شده 

نمی‌خوام ناراحتت کنم دختر، ولی شاید پتانسیل و توان و نوع تلاش شما و خواهرت هم متفاوت باشه، مثلا یه موقع اطرافیان یه رفتارها و عملکردی از یه بچه میبینن حس میکنن این پرتلاش هست 

و اینکه خب کتاب تست کهنه و دست دوم مگه اشکالی داره؟ 

  هموطن عزیزم سلام. تمسخر، توهین، فحاشی در هر شکلی؛ گفتاری، نوشتاری، ایموجی، استیکر، هشتک و...، فقط نشان دهنده ذهن، زبان و فرهنگ خالی از منطق و استدلال قوی و نبود دلایل معتبر و مدارک درست هست. عزیزانم، لجبازی، کنایه زدن و برچسب زدن به دیگران هیچ افتخاری نداره. با هم مهربان باشیم، انرژی مثبت و امید به هم هدیه کنیم.
خوشحال باش که به خواهرات امگانات دادن

چه خوشحاللیییییی!!!!بین استارتر و خواهرش تفاوت گذاشتن این خوشحالی داره؟ فردا پس فردا خواهر کوچکتره موفق تر از استارتر میشه اونم به خاطر اینکه بین شون تفاوت گذاشتن .

میفهمم چی میگی من چون بچه اول بودم هر خواستگاری میومد خواهرم شروع میکرد میگفت سنت رفته بالا وقت شوهر دادنته واینم بگم من از یازده سالگی خاستگار داشتم و هرسری خاستگار میومد داستان همین بود اونو مامانم اینقدر در گوش بابام میخوندن که آخر ۲۰سالگی ازدواج کردم 


من خیلی دوست داشتم کار کنم ولی نمیذاشتن .ولی خواهرمو گذاشتن 

من حق نداشتم تنها برم خرید ولی خواهرم تنهایی میره خرید 

واینم بگم نصف دعواهامون بخاطر این بود آبجیم و مادرم راه مینداختن 


الان اصلا کلا خودشونو خوب جلو شوهرم نشون میدن 

اصلا دیگه برام اهمیت نداره مهم خودم و زندگیمم 

ولی بدبختیم اینه تو زندگیمم دخالت دارن

تا میتونی دیر ب دیر برو خونشون و یه هزارتومنم قرض نده از من به تو گفتن من کردم اصلا کلا گردن نگرفتن. گفتن تو واسه ما چیکار کردی.  

چون من اهل منت گذاشتن نیستم و بهشون نمیگم 


ولی خواهرم هزارتومن از پولشو میده هر بحثی بشه هزار بار بحث پولی که داده رو میکشه وسط

چه خوشحاللیییییی!!!!بین استارتر و خواهرش تفاوت گذاشتن این خوشحالی داره؟ فردا پس فردا خواهر کوچکتره م ...

من یه خواهر دارم ۱۰ سال کوچیکتر از منه 

حس مادری بهش دارم 

بابای من رتبه دانشگاه من شد ۵۴ حتی هزارتومن بهم جایزه نداد گفت برای خودت خوندی 

بعد خواهرم توی قلمچی ترازش ۵۰ تا میرفت بالا دست میکرد تو جیبش بهش تراول میداد 

خودم بهش میگفتم باید بهش جایزه بدی تشویقش کنی 

خودم گیر دادم بابام براش ماشین بخره بذاره بشینه پشت فرمون 

من حتی اجازه نداشنم با دوستام برم بیرون ولی بابامو راضی میکردم آبجیم بره بیرون

همین الانشم میرم توجلد بابام براش کار جور کنه 

خیلی کارا برای من نکرد بابام وای برای آبجیم کرد و من هیچ وقت نگفتم وااااای فرق گذاشتی بابا 

حتی میرفتیم بیرون برای اون بستنی میخرید حتی یک بارشو برای من نخرید برای اون نوشابه میخرید من نوشابه نمیخورم ولی برای من آب نمیخرید هیچ وقت ناراحت نشدم همیشه از اینکه بهش میرسن خوشحال میشدم 

مرغ سوخاری میخرید دو تا رونشو مامانم و آبجیم میحوردن به من می‌فت سینه بخور با اینکه میدونست دوست ندارم ولی همیشه از خوشحالی و پیشرفت خواهرم خوشحال میشوم و خدا رو شکر مسکنم میگم اشتباهاتی که سر من کرد سر خواهرم نکرو

من یه خواهر دارم ۱۰ سال کوچیکتر از منه حس مادری بهش دارم بابای من رتبه دانشگاه من شد ۵۴ حتی هزارتومن ...

اشتباه بوده کارشون خودتم میدونی ولی خواهرت آدم درستیه که تو سرت نمیزنه 


هی بهت تلقین نمیکنه من از تو مهمترم منو بیشتر میخوان

خواهر من خیلی علاقه داره همه رو کم کنه 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز