من خواستگارم طبقه سوم‌نامانش ایناس البته رلمه چنسال باهمیم
میگه دوس نداری میریم اجازه چیکار‌کنم؟
مگه مخمون پاره سنگ ور داشت بریم ور دل مادرشوهر عتیغ
سخته واقعا سخته ما یکسال دووم اوردیم فقط
من طبقه ۶ هستم مادرشوهرم اول
ایشون خیلی زن خوبیه ب ماها کار ندارن
این که میگی یکجا نیست یکجا یعنی تو یه خونه ولی شما خونت جداست
اونجا ساکن نشید
طبق تجربه خیلیا میگم بهتون
در کوچکترین وپیش پاافتاده کردن موضوع دخالت میکنن
زتدگی رو حروم میکنن به عروس
من دوسال حیاط مادر شوهرم زندگی کردم روزگارمو سیاه کرده بودن همش دخالت فوضولی بین منو شوهرم دو بهم زنی میکردن آخر از حیاطشون رفتم
شاید مادر پدر خاستگار شما خوب باشن بتونی پیششون زندگی کنی
نه از اول شرطم مستقل بودن بود.بری تو یه ساختمون دیگه بیرون اومدنت با خداس
بزار اول بگیرتت خخ شوخی کردم
اگه آدمای بدی نیستن برو چون خودم مستاجرم خیلی سخته مخصوصا پول پیش و اجاره
عزیزم اینکه میبینی موارد استثنا هست که میگن مادرشوهر نزدبک شون بوده ودخالت نداشته
نباید باعث بشه شما فکر کنی ایشونم جز استثناها میتونه باشه
نه
اکثریت دخالت میکنن
مورد میشناسم خونه جدا بودن تو یک ساختمون اما
مادرشوهر از پنجره نگاه میکرد کی میاد خونه پسرش
خانواده عروسش حق نداشتن رفت وامد کنن
نه اصلا
کلا هر چقدر هم خانواده شوهر و هم عروس خوب باشن باز چالش زیاد پیش میاد
فردا هر مهمونی خونه ایشون بیاد شاید شوهرت دلش بخواد بره بعد شما حوصله ات نکشه بری هزار تا حرف درمیاد یا توقع ایجاد میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
