اقا طرف پسرخالمه دوست داریم همو ولی خب واقعا اصلا رابطه امون شبیه عاشقای الان نیس هردو بیشتر از هم فرار میکنیم🤣 باهم چت نمیکنیم برای عروسی اقوام من رفتم خونشون با دخترخاله ام رفتم ارایشگاه و اماده شدم بعدش اون از سرکار اومد منو دید فقط یه احوالپرسی ساده بود خواهرکوچیکش تو حیاط بود اون رفت نشست روی پله های راهرو نزدیک به درپذیرایی منم توهال بودم دیگه کسینبود بقیه طبقه ی بالا بودن بعد خواهرش اصلا نمیشنید صداشو ولی باصدای بلند میگفت قربونت برم خشگلم فداتشم عزیزمنیییی توووو
نمیدونم خواهرش توحیاط چیکارکرد خرابکاری کرد یهو بلندشد گفت خاکتوسرت بی تربیت (به خواهرش)
اون موقع احساس کردم بامن بوده🥺🤣به نظرشماهم؟