خواهرم به بابام گفته چک بده

پدرت باید خودش حرفش رو بزنه و بگه خوش حساب نیستید ، از من توقعی نداشته باشید. 

برادر منم اینجوریه ، پول قرض میگیره از بابام ، اونم نه برای کار واجب ، مثلا دو تا ماشین داره میخواد سومی رو بخره و بفروشه سود کنه ، بعد پول قرض میگیره. 

خب یکی نیست بگه تو که نداری برای چی میری ماشین اسم بنویسی ... بعدشم یه جوری میپیچونه که پول رو پس نده .

پدر منم روش نمیشه بگه نمیدم ، ولی من به بابام هی میگم بهش بگو دیگه نمیدم

برادر من موقعی‌که ماشین اسم مینوشت ، یکی به اسم من نوشت که خودش برداره و سود کنه و من اون موقع نمیدونستم کسی اسم بنویسه دیگه تا ۴۸ ماه نمیتونه  مجدد اسم بنویسه و برای خودش ماشین بخره ولی برادرم بهم کلک زد و این موضوع رو بهم نگفت.  بعد بابام که ماشین میخواست من بهش گفتم ماشین که سهم منه میخوام بدم بابا ... گفت نخیر از این خبرا نیست مگه پولم رو از جوب پیدا کردم که بدم بابا ... خودش یک قطره آب از دستش نمیریزه ولی همش میخواد بتیغه ...