🙏🏻مرسی وقت‌میزاری ممنونم
پدربزرگم هست پدر بابام چنسالی هست رفت امد نداریم ولی اولین بار رلم رفتنه بود پیش اون
ولی بهار میان از الان‌بگم‌زوده فقط کنکورم تیر ماهه استرس همجوره دارم رلم‌میگه بعد تیر گناهه میفته شهریور ینی ۱۰ ماه دیگ قبول‌نمیکنه از ی ور خانوادم
باید دل مادرت نرم کنی به نظرم به هر حال مادرت از جنس خودته زنه کم کم نرم میشه خاله ای عمه ای مطمئن باشن نداری
تا چشم بزاری میشه عید الان نیمه آبانه
به نظرم یه شخص سوم مطمئن ریش سفید باید بارمادرت صحبت کنه به هر حال بین پدر و مادرت به نظرم مادرت شخص منطقی بیاد بشه نرمش کرد البته اون پسر هم باید تلاش کنه از طرف خودش و ثابت کنه خودشو به پدرت
اگه بخواهین این مدلی فکر کنین خب همیشه یه مشکلی هست
یه نقاشی اگه بتونین خونه تون بزنین چون کوچیکه مرتب به نظر میرسه
یه کم در و دیوار تمیز کنین ۵ ماه زمان هست تو این مدت مادرت دندون هاشو هم میتونه یک کم مرتب کنه
دختر رو مادرت کار کن دلش نرم میشه بالاخره و وقتی مادرت راصی بشه پدرت رو هم راضی میکنه
[QUOTE=400145168]ممنون‌راهنمایی میکنین خودشون جلسه اول رفته بودن پیش بابام‌گفته بود بچس دخترم خودش نمیخواد بسلامت او ...[/QUOTE
انشاالله خدا به دلش رحم بندازه.شرایطت سخته سعی کن آروم باهاش حرف بزنی چون ممکنه بدتر لج کنه
خونه مون ی خرده کوچیکه و کجه برای تازه عروس داماد خوبه میترسم بعدا من ب رلم‌بگم نمیام طبقه سوم پیش مامانت اینا بگه از خونه خودتون بهتره ک البت راستم‌میگه
ولی از نظرتون از الان صحبت کنم
من خودمم بی ادبی نباشه از خودم بدم‌میاد بابت تیرگی و اندامم همچیم حس‌میکنم خی باید ب خودم برسم تو تین ۵ ماه ولی پول‌نیست
