خودش مجرده نزدیک ۴۰سالشه تو داهات ما مده با شرایط گند اقتصادی ی تنه مردم کمبود جمعیت رو دارن جبران میکنن
بهش گفنم میخوام برم دستگاه ۱۰ ساله بزارم داداشت میگه این آخریه هم دخترمون رو داریم هم‌پسرمون رومیگه ن کمه بازم بیار برو ۵ساله دستگاه بزار
مگه روانی ام با شرایط گند اقتصادی هی بچه بیارم ؟
ک چی بشه
بهش چی بگم
کلا خانواده شوهرم انگار برای زاییدن ساخته شدن
میخواست بگی مگه جوجه کشیه هر چند سال یدونه بیارم
به اون چه
تو کار خودتو بکن
قرار نیست متقاعدشون کنی
الان تو چرا باید بری با دختر مجرد در مورد روشهای پیشگیری صحبت کنی؟؟بعد اون بگه ۵ساله بدار تو باید بگی چشم؟!
چیزی نمیخواد بگی کار خودتو کن
زندگی خودته به اون چا ربطی داره
وقتی خودت و شوهرت دیگه نمیخوایت چرا باید حرف بقیه مهم باشه
مشکل از شماست !!! چرا راجع به خصوصی ترین مسئله زندگیت با کسی غیر از شوهرت حرف زدی !!!!
یه بار بهش بگو خوشحال میشم تو مسائل خصوصیه ما دخالت نکنی تا بشینه سر جاش.
بگو به تو ربطی نداره
همین مونده خواهرشوهر درباره تعداد بچه نظر بده
حالا یه چیزی گفت مگه شما مجبوری چیز خصوصیت رو به خواهرشوهر بگی که اونم نظر بده
تو زندگی یاد گرفتم با احمق بحث نکنم بگو باشه ولی کاری که دلت میخواد بکن مجبور نیستی همه چیز را برای همه کس توضیح بدی
